گزارش حاضر به تحلیل و بررسی صنعت نفت و گاز کشور در فصل سوم سال 2021 پرداخته و با استفاده از پیش بینی های تعدیل شده با چشم انداز مثبت به نتیجه رسیدن توافق هسته ای میان ایران و آمریکا، وضعیت مؤلفه های کلیدی صنعت مذکور را برای یک دوره 10 ساله تا سال 2030 پیش بینی نموده است.
در حال حاضر، به دلیل کاهش تقاضای نفت و گاز داخلی تحت فشار تحریم های ثانویه آمریکا و نیز به دلیل همه گیری کووید- 19، تمرکز هزینهای شرکت ملی نفت ایران، صرف ارتقا و مدرنسازی فعالیتهای جاری میشود، اما پیش بینی ها حاکی از بهبود شرایط و بیشتر شدن تقاضا در سال های آینده است.
تحلیل سوآت[1]: در تحلیل سوآت صنعت نفت و گاز، ذخایر عظیم نفت و گاز، هزینه های اندک استخراج و موقعیت جغرافیایی استراتژیک کشور، از نقاط قوت این صنعت به شمار میرود. در مقابل، تحریمهای بین المللی، عدم دسترسی به نظام بانکی مبتنی بر دلار، فقدان سرمایه گذاری کافی و عدم وجود دانش فنی پیشرفته، از نقاط ضعف اقتصاد کشور محسوب میشود. فرصتهای مهم روبه روی این صنعت، شامل ارائه طرحهای متعدد در حوزه نفت و گاز، امکان افزایش تولید، پتانسیل بالای رشد در بخش تولید گاز مایع و محصولات پتروشیمی، سرمایه گذاریهای مداوم در زمینه ارتقای ظرفیت پالایش و احتمال لغو تحریمها است. درمقابل، مهمترین تهدیدهای احتمالی نیز شامل احتمال شکست در توافق هسته ای، عدم جذابیت قراردادهای نفتی، ظرفیت محدود سرمایه گذاری شرکت ملی نفت به دلیل فشار مالی و چالشهای موجود در یافتن بازارهای صادراتی جدید است.
اکتشافات بالادستی: ایران دارای بیش از 180 میدان کشف شده است، اما تا کنون کمتر از نیمی از ذخایر کشفشده، توسعه یافته در کشور با در اختیار داشتن 163.1 میلیارد بشکه نفت، پس از کانادا، ونزوئلا و عربستان سعودی دارای چهارمین ذخایر قابل استخراج نفت در جهان است. همچنین حجم منابع گاز طبیعی ایران 33.5 تریلیون متر مکعب است و ایران از این لحاظ پس از کانادا و روسیه در جایگاه سوم در جهان قرار دارد.
تولیدات بالادستی نفت: پیشبینی میشود که در سال 2021، تولید نفت خام و میعانات گازی 3.9 درصد نسبت به سال قبل افزایش یابد که بخش عمده آن به تقاضای نفت خام از سوی چین برمیگردد. این رشد در سال 2022 به 4.9 درصد خواهد رسید. تولید، تحت تاثیر نرخ اندک استخراج نهایی، نرخ افت بالایی دارد. مدیریت ضعیف مخازن، فقدان زیرساختهای کافی و دسترسی محدود به فناوری خارجی به دلیل تحریم های آمریکا از دلایل عمده این امر هستند. از طرفی، با توجه به افت صادرات و قیمت نفت به دلیل تحریمها و شیوع کووید-19، توانایی محدود شرکت ملی نفت ایران برای سرمایهگذاری و تکیه صرف بر روی پیمانکاران داخلی و پیش بینی به تعویق افتادن توافق هسته ای تا اواخر سال 2022 و یا حتی سال 2023، انتظار میرود بخش عمده رشد صادرات نفت ایران در سال 24-2023 حاصل شود.
تولیدات بالادستی گاز: پیش بینی میشود که تولید گاز طبیعی در سال 2021 نسبت به سال قبل از آن 5 درصد افزایش داشته باشد. اگرچه وجود منابع عظیم گاز، زمینه را برای پیش بینی های خوش بینانه تر فراهم میسازد، اما رشد بلندمدت به میزان کسب سود سرمایهگذاران خارجی و ایجاد منابع جدید تقاضا و بهبود زیرساختهای صادرات بستگی خواهد داشت. همچنین قرار است کاهش سوزاندن گاز هم به میزان تولید کمک نماید. پیشبینی میشود تولید از 248 میلیارد متر مکعب برآورد شده در سال 2020، با افزایشی 5 درصدی در سال 2021 به 260.4 میلیارد متر مکعب برسد.
بخش پالایش: راه اندازی فازهای جدید پالایشگاه ستاره خلیج فارس و نیز ارتقای مراکز موجود، کیفیت و دسترسی به انواع سوخت را در ایران بهبود خواهد بخشید که منجر به رشد تقاضای داخلی و نیز صادرات سوخت خواهد شد. لذا پیش بینی میشود علیرغم برآورد کاهش 8 درصدی تولید در سال 2020، در سال 2021 میزان تولید سوختهای پالایش شده نسبت به سال قبل 7 درصد رشد کند.
مصرف سوختهای پالایش شده: شیوع مجدد کووید-19، تأخیر در عرضه واکسن، کاهش فروش خودرو و کاهش صادرات محصولات پتروشیمی سبب شد تا میزان مصرف سالانه سوخت در سال 2020 بالغ بر 7.3 درصد کاهش یابد، اما انتظار میرود تقاضای بلندمدت با توجه به بازیابی اقتصاد از کووید-19 و تحریمهای هستهای، بهبود داشته باشد. به این ترتیب رشد 6 درصدی مصرف سوخت در سال 2021 پیش بینی میشود. مطابق برآوردها به دنبال کاهش 4.8 و 6.8 درصدی میزان واقعی تولید ناخالص داخلی ایران در سالهای 2018 و 2019، انتظار میرود در سال 2020 نیز شاهد کاهش مجدد تولید ناخالص داخلی، معادل 6 درصد باشیم که همراستا با کاهش تقاضای سوخت است.
مصرف گاز: با توجه به راه اندازی فازهای جدید میدان گازی پارس جنوبی، چشم انداز مثبت رشد اقتصادی و تلاش دولت برای جایگزینی نفت با گاز طبیعی و به دنبال برآورد رشد 3 درصدی مصرف گاز برای سال 2020، پیش بینی میشود تقاضا در بخشهای خانگی و صنعتی در سالهای 2021 و 2022 به ترتیب 3 و 3.5 درصد رشد نماید. بخش خانگی، تولید برق، بخش صنعتی، پالایش و پتروشیمی، تزریق مجدد و به میزان بسیار اندک بخش حمل و نقل، شکل دهنده تقاضای گاز هستند.
تجارت نفت: وجود پیش بینی مثبت از به ثمر رسیدن توافق هسته ای، انتظار احیای صادرات نفت خام کشور را ایجاد میکند. بر اساس دادههای شرکت رهگیری نفتکشهای بلومبرگ، میزان صادرات ایران از سال 2018 تا پایان سال 2019 همواره نزولی بوده است. همه گیری کووید-19 نیز ضربۀ دیگری را در سال 2020 به ایران وارد نمود و قیمت نفت جهانی به پایینترین حد خود یعنی 20 دلار برای هر بشکه سقوط کرد. اما با انتخاب بایدن در آمریکا، اکثر مراکز ردیابی نفتکشها، افزایش صادرات نفت ایران را از پایان سال ۲۰۲۰ گزارش میکنند. پیشبینی این است که امکان بازیابی تدریجی صادرات نفت در 2022-2021 و شتاب گرفتن آن در سال 2023 وجود دارد. اما رشد در بلندمدت بهواسطه عدم مشارکت خارجی در این بخش و افزایش تقاضای بخش پالایش داخلی، محدود خواهد بود.
تجارت محصولات پالایش شده: ایران با افزایش تدریجی ظرفیت تقطیر نفت خام و نوسازی و ارتقای ظرفیت، در سال 2016 موفق شد به صادر کننده خالص سوخت تبدیل شود. با این وجود پیش بینی میشود به دلیل کاهش محبوبیت نفت کوره، مازاد تجارت سوخت در بلندمدت کاهش یابد، لذا ایران در تلاش است فرآیند تبدیل پسماندها به محصولاتی با ارزش افزوده بالاتر را، که نیاز بیشتری هم به آنها وجود داشته باشد، بهبود بخشد.
تجارت گاز: ایران قصد دارد که صادرات گاز را تا مارس سال 2022 به 15 تا 16 میلیارد متر مکعب برساند. با آغاز به کار فازهای جدید میدان گازی پارس جنوبی در بازه زمانی 2020-2018، ظرفیت صادرات ایران افزایش یافته است. عراق، ترکیه و به مقدار کمتر افغانستان، مهمترین وارد کنندگان گاز ایران هستند. علاوه بر افزایش حجم تولید گاز، توسعه زیرساختهای لازم از جمله خطوط لوله گاز، لازمه افزایش صادرات است. همینطور یافتن مقاصد تازه صادراتی نیز لازمه به حداکثر رساندن بهرهوری در ظرفیتهای جدید تولید است. انتظار میرود که ایران بتواند در نیمه دوم بازه مورد پیشبینی، به یک صادرکننده مهم گاز مایع در منطقه تبدیل شود، اما لازمه تحقق این هدف ورود به بازارهای عمده مصرف گاز است.
شاخص ریسک به بازده بخشهای بالادستی صنایع نفت و گاز ایران: علیرغم امتیاز بالای ایران به دلیل منابع قابل توجه نفت و گاز، ریسک سرمایه گذاری به دلیل وضع مجدد تحریمها و تأثیرات ناشی از این مسئله بر محیط کسب و کار و اقتصاد، همچنان بالا است. رتبه ایران در این شاخص در میان 12 کشور منطقه، پنجم و در میان 72 کشور جهان، بیستم است.
شاخص ریسک به بازده بخشهای پاییندستی صنایع نفت و گاز ایران: بخش پاییندستی فعالیتها در صنایع نفت و گاز ایران حجم و تنوع قابل توجهی دارد، اما دولتی بودن، اعطای یارانه سنگین سوخت و بی ثبانی سیاسی همچنان از عوامل ریسک هستند. رتبه ایران در این شاخص در منطقه و در میان 13 کشور دوم و در جهان و در میان 92 کشور، هفتم است.
شاخص ریسک به بازده در بخشهای بالادستی نفت و گاز در خاورمیانه و شمال آفریقا: بازده سرمایهگذاری در این منطقه به دلیل وجود عظیمترین منابع نفت و گاز در جهان قابل توجه است، اما محدودیت در زمینه مشارکت خارجی، بی ثباتی اقتصادی و سیاسی، بسترهای حقوقی و اداری پیچیده، از میزان بازدهی سرمایهگذاری میکاهند. لذا این منطقه امتیاز 52 در شاخص ریسک به بازده را کسب نموده که تنها اندکی از متوسط جهانی (50.0) بیشتر است.
شاخص ریسک به بازده در بخشهای پاییندستی صنایع نفت و گاز در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا: ویژگیهای مناسب جمعیتی، پروفایل قوی تقاضا و وجود یک بخش بزرگ و مدرن پالایش، سبب شده تا امتیاز این منطقه در شاخص ریسک به بازده فعالیتهای پاییندستی بالا باشد، اما تخصیص یارانه به انواع سوخت و بالا بودن ریسک در برخی کشورهای این منطقه، عملکرد کلی منطقه را تضعیف کرده است. رقم این شاخص با امتیاز 52.3 همچنان از میانگین عملکرد جهانی (50.0) بیشتر است.
بازار انرژی: شرکت ملی نفت ایران، کنترل تمامی فعالیتهای بالادستی و پاییندستی در حوزه نفت و گاز و فعالیتهای مربوط به پالایش و پخش را بر عهده دارد. قراردادها نیز از مدل بیع متقابل، به قرارداد نفتی ایران (آی سی پی) تبدیل شده است. طولانیتر شدن مدت قراردادها، بهبود سازوکارهای مربوط به بازگشت هزینهها، افزایش کنترل عملیاتی و تعریف یک نظام مالی پیشرفتهتر از جمله مزایای آیپیسی نسبت به قراردادهای بیع متقابل هستند.
شرایط صنایع نفت و گاز در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا: علیرغم فشار کاهش بهای نفت، کاهش داوطلبانه میزان تولید و تحریمهای آمریکا، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا همچنان یکی از عوامل پیشبرنده رشد عرضه جهانی در دهه پیش رو خواهد بود. نفت همچنان عضو اصلی عرضه است و بر سهم گاز نیز افزوده خواهد شد. پیشبینی میشود که تولید نفت در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا با افزایشی 22.5 درصدی در دوره ۲۰۲۱ تا ۲۰۳۰، معادل 6.75 میلیون بشکه در روز افزایش یابد. همچنین در ده سال آینده، میزان مصرف محصولات پالایششده 2.34 میلیون بشکه در روز (28.7 درصد) افزایش یابد و تا سال 2030 به 10.52 میلیون بشکه در روز برسد. انتظار میرود ظرفیت صنایع پالایشگاهی در منطقه نیز در پنج سال آینده رشد بالایی را تجربه کند و با افزایش حدود 2.41 میلیون بشکه در روز، در سال 2025 به 14.09 میلیون بشکه در روز برسد. علاوه بر این، پیشبینی میشود که تولید گاز کشورهای مذکور از ۸۵۵ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۲۰ به 1071 میلیارد متر مکعب تا سال ۲۰۳۰ افزایش یابد (رشد ۲۵.۲ درصدی). تقاضای گاز منطقه نیز از 693 میلیارد مترمکعب در سال 2020 به 878 میلیارد متر مکعب در سال 2030 (26.7 درصد رشد) افزایش خواهد یافت.
[1] SWOT