پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا واکنشهای متفاوتی را در ایران برانگیخته است که منعکسکننده دیدگاههای مختلف درباره تاثیر بالقوه او بر روابط ایران و آمریکا است.
رسانه ها، تحلیلگران و سیاستمداران ایرانی به طور کلی بر سه جنبه کلیدی تمرکز کرده اند: پیامدهای سیاسی، پیامدهای اقتصادی و آینده بالقوه روابط ایالات متحده و ایران در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ.
محافظهکاران و اصولگرایان بازگشت ترامپ را فرصتی برای نشان دادن استقامت و مقاومت ایران در برابر نفوذ آمریکا میدانند. آنها معتقدند تداوم خصومت آمریکا موقعیت آنها را تقویت می کند و نیاز ایران به حفظ توان نظامی و اتحادهای منطقه ای خود را نشان میدهد.
اعتدالگرایان و اصلاحطلبان ضمن اذعان به چالشهای ناشی از انتخاب ترامپ، خوشبینی محتاطانهای نسبت به پتانسیل تعامل محدود، هرچند با تاکید بر خوداتکایی، ابراز میکنند. آنها بر این باورند که ایران باید کاهش تنشها با آمریکا و کشف راه های دیپلماتیک را در اولویت قرار دهد و در عین حال بر تقویت اقتصاد داخلی و تنوع بخشیدن به روابط خارجی خود تمرکز کند.
در میان کارشناسان اقتصادی ایران اتفاق نظر وجود دارد که ریاستجمهوری دوم ترامپ احتمالا به تشدید تحریمها منجر میشود و فشار بیشتری بر اقتصاد ایران وارد میکند. کارشناسان پیشبینی میکنند که ترامپ در کوتاه مدت کمپین «فشار حداکثری» را بازگرداند و احتمالا تحریمها را تشدید کند و صادرات نفت ایران را هدف قرار دهد که میتواند به کاهش درآمد، کاهش ارزش پول و افزایش تورم منجر شود.
تحلیلگران بر اهمیت تلاشهای ایران برای کاهش تاثیر تحریمها از طریق تنوع بخشیدن به اقتصاد، تقویت مشارکت با کشورهایی مانند چین و روسیه، و ارتقای نوآوریهای داخلی و پیشرفتهای فناوری تاکید میکنند.
یکی از زمینههای مهم نگرانی، احتمال افزایش تنشهای نظامی در منطقه است. روابط نزدیک ترامپ با اسرائیل، همراه با سابقه استفاده از تاکتیکهای تهاجمی او، نگرانیهایی را در مورد احتمال رویارویی نظامی افزایش داده است. برخی تحلیلگران بر این باورند که اقدامات ترامپ، مانند ترور قاسم سلیمانی، نشان دهنده تمایل وی به استفاده از زور است و میتواند او را برای به چالش کشیدن حضور نظامی ایران در منطقه ترغیب کند.
در حالی که احتمال مذاکرات مستقیم بین ایالات متحده و ایران در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ نامشخص است، تحلیلگران پیشنهاد میکنند که دیپلماسی غیرمستقیم و ارتباطات مداوم هم میتواند نقشی در مدیریت تنشها و کشف راههای گفتگو داشته باشد. کشورهایی مانند عمان و قطر که در گذشته ارتباط بین دو کشور را تسهیل کردهاند، میتوانند به عنوان واسطه عمل کنند.
پتانسیل توافق هستهای جدید بین آمریکا و ایران در دوران ترامپ بعید تلقی می شود، به ویژه با توجه به خروج قبلی از برنامه جامع اقدام مشترک. تحلیلگران حدس میزنند که هرگونه توافق آتی مستلزم امتیازات قابل توجهی از سوی ایران است که ممکن است محتمل نباشد.
انتظار میرود واکنش ایران به ریاستجمهوری دوم ترامپ ترکیبی از مقاومت و عملگرایی با هدف حفظ منافع ملی خود در یک محیط ژئوپلیتیک پیچیده و غیرقابل پیشبینی باشد.