خلاصه مدیریتی
گزارش حاضر، ترجمه ای از بخشهای منتخب و مرتبط با بخش خصوصی گزارش "توسعه جهان 2021؛ دادهها در خدمت زندگی بهتر" است که در فوریه سال 2021، توسط بانک جهانی منتشر شده است. گزارش با هدف تحلیل و بررسی تاثیر تحولات حاصل از انقلاب دادهها بر ابعاد اجتماعی و اقتصادی جوامع نگاشته شده و به دنبال توضیح این دو مسئله است که 1- چگونه دادهها میتوانند به پیشبرد بهتر اهداف توسعه کمک نمایند؟ و 2- برای پشتیبانی از تولید و بکارگیری دادهها به شکلی مطمئن، اخلاقی و ایمن و همچنین، تسهیم منصفانه ارزش حاصل از آن، چه نوع تنظیمات حکمرانی دادهای مورد نیاز است؟
تلاش برای پاسخ به این سوالات، در راستای استنتاج این حقیقت است که تنها جمع آوری بیشتر داده ها کافی نیست، بلکه مسئله مهم، استفاده مؤثر از آنها برای ارتقای توسعه به ویژه در کشورهای فقیر است.
پیشبرد اهداف توسعه ای از طریق داده ها: دادهها از طریق سه مسیر نهادی با توسعه پیوند دارند. 1- جامعه مدنی، دانشگاهها و افراد که داده ها را به منظور پایش اثرات سیاستهای دولت، نظارت و دسترسی به خدمات عمومی و تجاری استفاده میکنند، 2- دولتها و سازمانهای بینالمللی که از داده ها به منظور حمایت از سیاستگذاری مبتنی بر شواهد و ارائه خدمات بهتر بهره می برند و 3- شرکتهای خصوصی که داده ها را در فرآیند تولید بکار می گیرند.
به دلیل ماهیت فرامرزی جریان دادهها، هم در سطح ملی و هم در سطح بینالمللی، نیاز به وجود قراردادهای اجتماعی هست که استفاده از داده ها را نظام مند نماید. از این طریق داده های عمومی میتوانند از طریق بهبود سیاستگذاری و ارائه خدمات، اولویتبندی منابع کمیاب و هدفمندسازی آنها برای رسیدن به گروهها و مناطق محروم، و پاسخگو کردن دولت و توانمندسازی افراد برای انتخاب بهتر از طریق اطلاعات و دانش بیشتر، منجر به ارتقای استانداردهای زندگی شوند. داده های خصوصی نیز از طریق نوآوری در استفاده و کاربرد توسط کسب و کارها، با افزایش تصمیمگیری دادهمحور و کاهش هزینههای مبادله، ارزش اقتصادی عظیمی ایجاد کرده و پتانسیل زیادی برای تسریع روند توسعه دارند.
همسوسازی حکمرانی داده با قرارداد اجتماعی: یک چارچوب مناسب برای حکمرانی داده، به کشورها اجازه میدهد تا به ارزش کامل اقتصادی و اجتماعی دادههای عمومی و خصوصی دست یافته و از همافزایی آنها استفاده کنند. منظور از این چارچوب، همان قرارداد اجتماعی یک کشور در خصوص دادهها است.
طراحی یک قرارداد اجتماعی کارآمد و منصفانه، با مشکلاتی مانند مدیریت سرریزهای فرامرزی تصمیمات ضدانحصار و همکاری برای مبارزه با جرایم سایبری، رسیدگی به مشکلات جهانی سواری مجانی (مانند گرایش به حفظ دادهها یا فرار از مالیات خدمات متکی به دادهها) و کاهش هزینههای مبادله از طریق هماهنگسازی استانداردهای قانونی و فنی برای حفاظت از دادهها و تعاملپذیری، همراه است.
به دلیل وجود چالشهایی از جمله عدم تعادل در دسترسی به فناوریهای جدید اینترنت، عدم وجود استطاعت مالی یا سواد دیجیتالی در برخی مناطق و حتی تاثیرات آب و هوایی افزایش ارتباطات، وجود یک چارچوب نهادی مؤثر برای حکمرانی داده که بتواند اهداف سیاست را تنظیم نماید، قوانین و استانداردهای حمایتی را توسعه دهد و حکمرانی را از طریق یادگیری و ارزیابی، مستمرا بهبود بخشد، پیش نیاز طراحی یک قرارداد اجتماعی منصفانه و کارآمد است.
حرکت به سمت یک نظام یکپارچه داده ملی: اگر بتوان چارچوب مناسب حکمرانی را به عنوان وضعکننده و مجری «قوانین جادهای» در نظر گرفت، نظام یکپارچه داده ملی را میتوان به عنوان «شبکه بزرگراهها» در نظر گرفت که تمام کاربران را به هم متصل نموده و عبور امن دادهها از، و به یک مقصد را تضمین میکند. این نظام میبایست بر اساس رویکردی هدفمند، فراگیر و چند ذینفعی برای حکمرانی دادهها ساخته شده و تولید، حفاظت، تبادل و استفاده از دادهها را در برنامهریزی و تصمیمگیری در بین نهادهای دولتی شکل دهد و فعالانه ذینفعان مختلف از جامعه مدنی، بخش عمومی و بخش خصوصی را در چرخه حیات دادهها و ساختارهای حکمرانی ادغام کند. اگرچه برای چگونگی ساخت یک نظام یکپارچه داده ملی، طرح واحدی وجود ندارد، اما میتوان با استفاده از برخی مدلهای تکاملی، پیشرفت در این مسیر را ارزیابی نمود.
دادهها به عنوان منبعی برای بخش خصوصی: کسب و کارها، دادههای حاصل از فعالیتهای اقتصادی و دادههای بهاشتراکگذاشته شده توسط دولتها را به عنوان نهاده در تصمیمگیری دادهمحور به کار برده و در نتیجه آن، نوآوری در محصولات و خدمات، کاهش هزینههای مبادله و بهرهوری و افزایش رقابت صادراتی و رشد را تجربه میکنند. استفاده از دادهها در فرآیند تولید بنگاههای تجاری، میتواند با کاهش چندپارگی در بازارها، به تغییر شکل زمین بازی به نفع افراد فقیر و گروههای محرومی که بتوانند از طریق پلتفرمها تجارت کنند و به خدمات رایگان دسترسی داشته باشند، کمک کند. هر چند در مواردی که مهارتهای پایه و زیرساختهای مورد نیاز در درون یک کشور فراهم نباشند، و یا در مواردی که شرکتهای متعلق به یک کشور در رقابت با بازیگران بزرگ جهانی در صرفههای ناشی از مقیاس و دامنه داده های مورد استفاده، ضعیف باشند، امکان تشدید نابرابری نیز وجود دارد، و لذا ضروری است که سیاستگذاران در مسیر توسعه از طریق بهره برداری از داده ها، به چنین ریسک هایی توجه داشته باشند.
- خلق ارزش و حل چالشهای توسعه از طریق مدلهای کسب و کار دادهمحور: استفاده از پلتفرمهای داده محور توسط کسب و کارها، به ویژه در مناطق دورافتاده جهان، نوید مدلهای کسب و کاری را میدهد که دادهها را برای ایجاد کالاها و خدمات جدید و بهتر به کار میبرند و به رفع چالشهای توسعه در این فرآیند کمک میکنند.
- نقش دادهها در فرآیند تولید شرکتها: هنوز هیچ نظریه غالب یا مورد اجماعی درباره نقش دادهها در فرآیند تولید وجود ندارد، اما دادهها چه به عنوان عامل تولید، چه به عنوان عامل تقویت کننده بهره وری، چه به عنوان محصول جانبی فرآیند تولید و یا به عنوان ستانده، در ایجاد ارزش برای اقتصاد نقش دارند: بهبود کیفیت محصولات و خدمات موجود، کاهش هزینه در تحویل محصولات و خدمات، نوآوری بیشتر در ایجاد محصولات و خدمات جدید و واسطهگری موثرتر و هزینه مبادله پایینتر، از جمله این ارزش افزوده است.
- کسب و کارهای دادهمحور و فناوریهایی که به آنها در خلق ارزش کمک میکنند: شرکتها ممکن است از فناوریهای دادهمحور مختلف به تنهایی و یا به صورت ترکیبی استفاده کنند، مانند استفاده از داده، در کنار هوش مصنوعی و یا اینترنت اشیا و دیگر تحلیلها. اما میزان استفاده از فناوریهای دادهمحور به وجود زیرساختهای اصلی، که پوشش شبکه در رأس آنها قرار دارد، سیستمهای پرداخت پایا و شبکههای لجستیک، زیرساخت حمل و نقل و دستگاه تبلیغاتی بستگی دارد.
- تمرکز بر شرکتهای پلتفرمی در کشورهای با درآمد پایین و متوسط: کسب و کارهای پلتفرمی، یکی از فراگیرترین و دگرگونکنندهترین مدلهای دادهمحور فعلی بوده که هزینههای مبادله را کاهش داده و شکستهای بازار را کم میکنند. تجارت الکترونیک، حمل و نقل و لجستیک (شامل حمل و نقل بار و مسافر)، کشاورزی و توریسم، از جمله زمینه های اصلی فعالیت این کسب و کارها در کشورهای با درآمد پایین و متوسط هستند.
- دادهها به عنوان نهادهای برای فعالیتهای اقتصادی: رد پای دیجیتال یک فرد یا کسب و کار، مجموعهای از فعالیتها و ارتباطات دیجیتال قابل ردیابی در اینترنت یا دیگر رسانههای دیجیتال است که مجموع این آثار توسط شرکتها و با هدف شناسایی رفتار، الگوهای جابجایی و شبکههای اجتماعی کاربران، جمعآوری و بهکار گرفته میشود.
- اثرات مثبت توسعهای دادههای مورد استفاده در فرآیند تولید: افزایش فرصتها برای مناطق و جمعیتهای عقبمانده با کاهش چندپارگی بازار، ایجاد فرصتهای جدید صادراتی، ارتقای بهرهوری و رشد، ایجاد بازارهای جدید و برهم زدن موقعیت بازاری متصدیان سنتی و حمایت از اکوسیستمهای کارآفرینی داخلی، از جمله اثرات مثبت توسعهای در فرآیند تولید داده محور است. سه فرصت با اهمیت این مدلها به ویژه برای کشورهای کمدرآمد نیز شامل ارائه خدمات به ظاهر رایگان به مصرفکنندگان، برگزیدن روشهای جدید کسب و کار به دلیل پاندمی کووید-۱۹ و تأثیرات بر روی دستور کارهای زیستمحیطی و پایداری است.
- چگونه استفاده از دادهها در فرآیند تولید، بخشهای مختلف را متحول میکند: اینکه کدام دادهها و فناوریها میتوانند بیشترین میزان تحولآفرینی را داشته باشند، به مشکلات بازار و مجاری ممکن برای توسعه بستگی دارد. در بحث تامین مالی، دیجیتالی شدن و تحلیل منطقی دادهها میتواند در غلبه بر این چالشها بهمنظور هرچه دسترسپذیرتر، ارزانتر و امنتر کردن خدمات راهگشا باشد. مؤسسات اعتبارسنجی نیز با روی آوردن به الگوریتمهای اعتبارسنجی جایگزین، از ردپای دیجیتال کاربران به منظور امتیازدهی به ایشان استفاده میکنند. همچنین سامانههای پرداخت دیجیتال نیز هزینههای تراکنش مربوط به انتقال منابع را کاهش دادهاند. استفاده از فناوری بلاک چین هم میتواند نیاز به وجود واسطههای مالی را از بین برده و بدین ترتیب زمان تسویه حساب را کاهش داده و نقل و انتقالات را به فرایندی تقریباً آنی تبدیل کند. همتایابی دیجیتال برای حمل بار از طریق معرفی محموله به رانندگانی که کمتر از ظرفیت خود فعالیت میکنند، و لجستیک مربوط به پیکهای دیجیتال از جمله فناوری هایی هستند که میتوانند بخش قابل توجهی از خدمات لجستیک را در چارچوب رسمی ارائه دهند. نهایتا، ذخیره سازی سرد به کمک اینترنت اشیا که امکان انتقال و ذخیرهسازی اقلام خوراکی و دارویی حساس به دما را با کنترل بیشتر و امکان رهگیری توسط مالک بار فراهم میکند، از جمله مزایای استفاده از داده ها در فرآیند تولید است.
برخی مخاطرات بالقوه و پیامدهای منفی کسب و کارهای دادهمحور که باید در سیاستها مورد توجه قرار گیرند: امکان بالقوه ظهور شرکتهای مسلط در بازار (به دلیل تعارض میان رقابت و همکاری در اکوسیستمهای دادهمحور، ادغام و تملکهای دادهمحور، و تبادل غیربهینه دادهها)، احتمال بالقوه بهرهکشی از افراد (از طریق افراط در گردآوری داده ها، اعمال حکمرانی ناکافی بر روی دادههای تحت اختیار شرکتهای خصوصی، قیمتگذاری، تبعیض و ریسکهای استفاده از الگوریتم، و مدیریت غیرمستقیم نیروی کار با استفاده الگوریتمها) و ظرفیت بالقوه افزایش نابرابری در درون و در میان کشورها، از جمله این مخاطرات هستند.
ظرفیت عظیم دادههای باز برای برنامههای تجاری: دادههای عمومی به عنوان سیستم مرجع برای کل اقتصاد، ارزش چشم گیری به بخشهای مختلف اقتصادی میبخشند. در سال 2016 و در کشورهای با درآمد بالا، ارزش افزودة ناخالصِ دادههای عمومی بین 0.4 تا 1.4 درصد تولید ناخالص داخلی تخمین زده شد. شکی نیست که در کشورهای با درآمد کم ومتوسط، فقدان داده مانعی جدی بر سر راه توسعه خدمات دادهمحور است. جهان همچنان از نبود اطلاعات نظاممند در مورد استفاده بخش خصوصی از دادههای عمومی و ارزش آنها برای اقتصاد در کشورهای کمدرآمد رنج میبرد. ارزیابیها نشان میدهد که بخش تجاری که از دادههای عمومی استفاده میکند در کشورهای با درآمد پایین و متوسط بسیار کوچکتر از اقتصادهای با درآمد بالا است. بدیهی است که رفع چنین مشکلی در این کشورها، نیازمند سازوکارهای تأمین مالی بهتر و سیستمهای داده ملی با ظرفیت بالا، یکپارچه و باز است.