مشارکت بخش خصوصی در فرآیند برنامههای توسعه: پیشنهادهایی برای برنامه هفتم توسعه
در گزارش تهیه شده در مرکز پژوهشهای اتاق ایران تحت عنوان "مشارکت بخش خصوصی در فرآیند برنامههای توسعه: پیشنهادهایی برای برنامه هفتم توسعه" تلاش شده که از طریق انجام مصاحبه و گفتگو با "روسای کمیسیونهای تخصصی اتاق ایران" ، "متخصصان" و "فعالان بخش خصوصی" در خصوص سه محور به شرح ذیل، مهمترین محورهای مورد تأکید فعالان اقتصادی جهت درج در برنامه هفتم توسعه به تفکیک حوزههای فرابخشی و بخشی، احصاء گردد:
- در وضعیت کنونی بخش خصوصی کشور برای رشد و توسعه، دچار چه مشکلات و مسائلی است؟
- ریشه این مشکلات چیست و چه سهمی از آن به فرایند برنامهریزی توسعه در ایران برمیگردد؟
- از نگاه فعالان بخش خصوصی، اولویت های مهم برنامه هفتم توسعه چه باید باشد؟
در ادامه به اهم موارد یادشده در گزارش به تفکیک دو حوزه فرابخشی و بخشی پرداخته میشود:
حوزه فرابخشی
- ثبات بخشی به سیاستهای کلان اقتصادی به منظور تامین امنیت سرمایه گذاری
- ضرورت قاعده مند کردن سیاستهای پولی-مالی
- حضور بخش خصوصی با حق رای در مجامع و شوراهای سیاستگذاری و تصمیم گیری
- بهبود فضای کسب و کار و تسهیل قوانین و مقررات مرتبط
- اجتناب دولت از قیمتگذاری دستوری
- توانمندسازی تشکلهای اقتصادی و ایجاد رابطه دوطرفه برای تعامل دولت و بخش خصوصی
- ایجاد فضای نقش آفرینی جدی و موثر بخش خصوصی در توسعه کشور
- توسعه تعاملات بین المللی و تقویت جایگاه کشور در زنجیره ارزش جهانی
- تمرکز دولت بر تنظیم گری و ایجاد فضای رقابت برای شرکت های بخش خصوصی
- کارآمدسازی نظام حکمرانی و گسترش نهادهای اجتماعی فراگیر، پاسخگو و موثر در همه سطوح
- برنامه ریزی برای افزایش رقابت پذیری کالاهای صادراتی
حوزه بخشی
- توسعه زنجیره ارزش صنایع مزیتدار
- توجه به فناوری اطلاعات به عنوان زیرساخت اصلی توسعه دانش بنیان
- ایجاد زیرساخت های مناسب برای اقتصاد دیجیتال
- استفاده از سازوکار فروش اعتباری در حوزه نفت و انرژی
- در نظر گرفتن فعالان حوزه کاهش مصرف انرژی به عنوان تولید کنندگان انرژی
- ایجاد نهاد تنظیم گر در بخش انرژی
- توسعه زیرساخت های لجستیکی با تمرکز بر تجهیز ناوگان هوایی، توسعه شبکه ریلی و دریایی و بنادر
- تعیین متولی واحد برای بخش حمل و نقل کشور
- پرداختن به مسئله ترانزیت بار به عنوان یکی از اولویت های کشور
- ایجاد توازن بین حمل و نقل ریلی و جادهای در حمل بار
- یکپارچه سازی سیاست های وزارت گردشگری با دستگاه های اجرایی و نهادهای مرتبط با انواع گردشگری
- ایجاد پنجره واحد خدمات در بخش گردشگری با تاکید بر مشارکت بخش خصوصی
آینده پژوهی: اجتناب از آینده های نامطلوب، خلق آینده های دلخواه (گزارش شماره 2 بولتن بررسی مسائل روز اقتصاد ایران- خرداد 1397)
بشر از دیرباز در پی راهی بوده است تا بتواند آینده را پیشبینی کند. طالع بینی و ستاره شناسی از نمونههای ابتدایی تلاشهای بشر برای آگاهی یافتن از آینده هستند و پیشگویان، معبران و کاهنها از نخستین افرادی هستند که در اعصار باستان به این میل طبیعی بشر پاسخ دادهاند. اما به تدریج، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، اندیشمندان و جامعهشناسان بهمنظور پیشبینی خردورزانه آینده اقدام به پایهریزی و گسترش روشهای «آینده پژوهی»[1] کردند. جنگ درسهای زیادی برای بشر داشت. در دوران جنگ، پیشبینی زنجیره رخدادهای احتمالی از اهمیت ویژهای برخوردار بود. همچنین، درک ارزش برنامه ریزی صحیح، داشتن راهبرد، محاسبه و مدیریت موقعیتهای پیچیده، از درسهای جنگ بود. جنگ از یک سو قدرت تخریبی ایدئولوژیهای بنیادی را به تصویر میکشید و از سوی دیگر، دوران پس از جنگ بر اهمیت رشد اقتصادی قوی، توسعه فناوری و توانایی حل مسائل جهانی صحه میگذاشت. آمریکاییها از نخستین کسانی بودند که به یافتن شیوه هایی برای پیش بینی آینده اشتغال پیدا کردند. پس از جنگ جهانی دوم، پژوهشگران و اندیشمندان آمریکایی به پژوهش آینده به عنوان حوزهای که امکان انتخاب آینده را فراهم می آورد، علاقه مند شدند که با رویکرد اروپاییها متفاوت بود. از نتایج تلاشهای آمریکاییها در این زمینه میتوان به شکل گیری مؤسسه رند[2] اشاره نمود. تشکیل فدراسیون جهانی آینده پژوهی[3] نیز برخاسته از نیاز جهانی برای ساختن آینده ای با محوریت مسائل انسانی است. کشورهای دیگری نظیر دانمارک، استرالیا و فنلاند به ابداع و توسعه روشها و مراکزی در زمینه آینده پژوهی روی آورده اند.
در بخش نخست گزارش حاضر، در قسمت مقدمه نگاهی اجمالی به محورهای اصلی مقاله شده است. با توجه به ضرورت درک مفهوم آینده پژوهی و کاربست آن در دنیای پر از تحول امروز، بخش دوم به تشریح مفهوم آینده پژوهی اختصاص داده شده است. آینده پژوهی به معنای مطالعه نظام مند آینده های ممکن[4] (امکانپذیر)، آینده های محتمل[5] (رخدادنی، با احتمال وقوع بیشتر) و آینده های مطلوب[6] است. در طول پنجاه سال گذشته، آینده پژوهی از پیش بینی آینده به مشخص کردن آینده های بدیل[7] و متعاقب آن، به شکل دادن به آینده های دلخواه[8] گذر کرده است. بر این اساس، آینده پژوهی از یک سو به خلق فعالانه آینده های دلخواه و از سوی دیگر به کاهش ریسک و اجتناب از آینده های نامطلوب میپردازد. یکی از محورهای مهم در ادامه تشریح مفهوم آینده پژوهی، تفاوت آن با برنامه ریزی و تحلیل سیاستی است. آینده پژوهی با برنامه ریزی متفاوت است. با وجود آنکه اقبال کشورها به برنامه ریزیهای عمومی در حین جنگ جهانی دوم و پس از آن زمینه شکل گیری آینده پژوهی را ایجاد کرد، اما رویکرد این دو با یکدیگر متفاوت است. آینده پژوهی با رویکردی اجرایی و با ارائه چندین آینده متصور، آینده را باز میگذارد، اما برنامه ریزی قصد دارد با کنترل آینده آن را بسته نگه دارد. آینده پژوهی با ارائه تحلیلهای سیاستی نیز متفاوت است. آینده پژوهی در پی خلق آینده های بدیل از طریق زیر سؤال بردن مفروضات اولیه است، در حالیکه تحلیل سیاستی شاکله کلی تصمیم گیری را زیر سؤال نمیبرد و تنها به تحلیل اعتبار سیاستها میپردازد. به طور کلی میتوان گفت تبیین اهداف و ارزشها، توصیف روندهای پیشین، تشریح وضعیت و شرایط موجود، ارائه تصاویر بدیل از آینده و ایجاد و انتخاب سیاستهای جایگزین، مراحل کار آینده پژوه را تشکیل میدهند.
مقاله در بخش سوم به ضرورت آینده پژوهی پرداخته است. تغییرات سریع دنیای امروز و توسعه پرشتاب جوامع، فناوری، نهادها و خدمات که با افزایش «رقابت» همراه هستند، در کنار لزوم همخوانی میان برنامه ها و محیط اجرای برنامه که زمینه ساز موفقیت یا شکست نهادها و جوامع هستند، بیش از پیش ضرورت آینده پژوهی را آشکار میسازد. زیرا به منظور دستیابی به تناسبهای جدید میان برنامه ها و آینده متغیر فردا باید بتوان تصویری از آینده پیشرو داشت و پیش بینی های خوب کمک میکنند ابهامات آینده کمتر شود.
بخش چهارم، اهداف آینده پژوهی را تبیین میکند. هدف اصلی آينده پژوهي، حفظ و افزایش رفاه بشر و ارتقاء ظرفیت های بقاء روی کره زمین است. این هدف غایی از طریق مطالعه آینده های بدیل انجام میشود. در آینده پژوهی تلاش میشود با ارائه تصاویری از آینده های مختلف، سه دسته آینده (ممکن، محتمل و مطلوب) بهتر شناخته شوند.
بخش پنجم مقاله، به فرضیات آینده پژوهی اختصاص یافته است. این فروض در دو بخش عمومی و خاص قابل بررسی هستند. فروضی که افراد را هدفگرا و پروژه محور میبینند و اعتقاد دارند برخی از الگوهای رفتاری در جامعه تکرارشونده هستند، عمومی و مشترک میان آینده پژوهی و سایر علوم تلقی میشوند. اما پاره ای از پیش فرضها خاص آیندهپژوهی هستند از جمله: اعتقاد به خطی بودن زمان، امکان ظهور افکار و عکس العملهای بی سابقه در آینده، ضرورت عملگرایی امروز به منظور دستیابی به اهداف آینده، عدم جبری بودن آینده، لزوم داشتن دیدگاه جامع و کلان نگر و تفوق برخی آینده ها بر برخی دیگر.
در بخش ششم، سیر آینده پژوهی که ابتدا بر اساس نیاز به تغییرات برنامه ریزی شده برای سازماندهی اقتصادی و اجتماعی در خلال جنگ جهانی دوم پا به عرصه وجود گذاشت بیان شده است. بخش هفتم، دامنه مطالعات آینده پژوهی را تشریح میکند. مطالعات آینده پژوهی از بنگاه تا زیرساخت، کشاورزی، محیط زیست، فناوری و هوش مصنوعی گسترده شده است. همین امر کمک میکند آینده پژوهی موجب افزایش اثربخشی برنامه ها در طیف وسیعی از حوزه ها گردد. در بخش هشتم، مراکز بین المللی آینده پژوهی و نمونه های ملی فعال در حوزه اقتصاد در سه کشور دانمارک، استرالیا و فنلاند معرفی شدهاند. در ادامه این بخش، تجربه موفقیت آمیز مالزی به عنوان کشوری که طی سالهای 1975 تا 2008، با طراحی آینده های بدیل، در 4 دوره برای توسعه برنامه ریزی کرده است، میتواند در تبیین نقش آینده پژوهی در توسعه راهگشا باشد. در قسمت پایانی نیز گریزی به سابقه مطالعات آینده پژوهی در ایران زده شده است که ضمن تشریح نخستین تلاشها برای کاربست آینده پژوهی در نهادهای دولتی پس از انقلاب، عدم تخصیص جایگاه جدی به این امر مهم در تصمیم گیریهای کشور یکی از کاستی ها در این مسیر ارزیابی شده است.
[1] Futures Studies
[2] Rand Corporation
[3] (World Futures Studies Federation (WFSF
[4] Possible futures
[5] Probable futures
[6] Preferable futures
[7] Alternative futures
[8] Desirable futures