آسیب شناسی نظام دانش بنیان
خلاصه مدیریتی
در کشور ما متاسفانه در سطوح مدیریتی شاهد ضعفی بزرگ در ایجاد سیستمی کارآمد میباشیم. نبود یک سیستم کارآمد باعث شده است تا تمامی سازمانها و یا حتی نظامهایی که ایجاد میشود، فرد-محور بوده و با تغییر در سطوح مدیریتی شاهد تلاطمهای فراوان در آنها باشیم. چنین سازمانهایی قادر به اصلاح خود نبوده و به مرور زمان درگیر مشکلات داخلی خود میشوند و روزبهروز بازدهی خود را از دست میدهند.
در این نوشتار به نظام دانش بنیان از این زاویه نگاه شده است و سعی کردهایم با تجمیع اطلاعات مرتبط با عدم و یا نقصان کارایی این نظام، آنها را دستهبندی و تحلیل کرده و به معضلات اساسی آن برسیم و در نهایت با ارائه راهکاری که مبتنی بر تجمیع اطلاعات و استفاده از پتانسیلهای نهادهای دیگر همچون اتاق بازرگانی میباشد، راهکار افزایش بهرهوری و پویا کردن نظام دانش بنیان را ارائه نماییم. برای نتیجهگیری بهتر، نظامهایی که برای حمایت از شرکتهای کوچک و متوسط در کشورهای مختلف ایجاد شده است نیز مورد مطالعه قرار گرفته است.
لازم به ذکر است که اطلاعات دست اول این گزارش شامل مصاحبههای عمیق و برگزاری گروههای کانونی با مدیران شرکتهای دانش بنیان است.
فرصتها و چالشهای اشتغال در ایران در مواجهه با هرم ناموزون جمعیتی
مقدمه
موضوع اشتغال و دستیابی افراد به شغل با توجه به انبوه جمعیت جوان و فارغ التحصیل، یکی از موضوعات اساسی کشور محسوب میشود. بیکاری به عنوان یک پدیدی مخرب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مطرح است و رفع آن همواره از جمله دغدغههای برنامه ریزان بوده است.[1]
ایران در فاصله دهه 1360-1330 با رشد بیسابقه جمعیت مواجه شد، به طوری که معدل رشد جمعیت سالیانه حدود 3 درصد را پشت سر گذاشت. این امر منجر شد، جمعیت ایران در سال 1365 به حدود 50 میلیون نفر برسد. جمعیت ایران هر 20 سال، تقریبا دو برابر شد. شرایط اجتماعی و سیاستهای کاهش جمعیت دولت در دهه 70 و 80 باعث شد نرخ رشد جمعیت از 9/3 در دهه 1365-1355 به حدود 2/1 در دهه 1395-1385 برسد، با این روند در حال حاضر شاهد نرخ رشد جمعیت کشور به صورت بسیار ملایم هستیم. جمعیت کشور بر اساس سرشماری عمومی نفوس مسکن سال 1395 به عدد 79926270 میلیون نفر رسید، از این تعداد 51 درصد مرد و 49 درصد زن هستند.
طی تحولات ده سال گذشته جمعيت غيرفعال پيوسته درحال افزايش است.[2] تراكم جمعيت غيرفعال در افراد متولد دهه 60، توسعه آموزش عالي و گرايش جمعيت جوان به سمت افزايش تحصيلات عالي سبب شده اقتصاد ايران با يك تحول مهم در سمت عرضه نيروي كار مواجه باشد و جمعيت جوان و داراي تحصيلات عالي به خصوص زنان تصميم ورود به بازار كار بگیرند. موج ورود به بازار كار اتفاقي است که نرخ بيكاري و نرخ مشاركت را در آستانه تغييرات قابل توجه قرار داده است. از اين رو بحث ايجاد اشتغال با توجه به فرصتهاي شغلي با ويژگيهاي جمعيت جوان و داراي تحصيلات عالي، بيش از گذشته نياز به توجه و سياستگذاري مناسب دارد. در حال حاضر هرم سنی جمعیت سال 1395 نشان میدهد، سن 65-15 سال جامعه ، بخش اعظمی از جمعیت جامعه ایران را تشکیل میدهد.
در این شرایط در بستر تغييرات ساختار سنی در کشور ما فازي از تحولات جمعيتي آغاز شده است که نسبت جمعيت در سنين فعاليت به حداکثر خود ميرسد; به این شرایط «پنجره جمعيتي[3]» گفته ميشود. پنجره جمعيتي يک وضعيت موقتي در ساختار جمعيتي ايران است که در سال 1385 باز شده و برای حدود چهار دهه طول ميکشد.[4]در این دوره فرصت مناسبی برای برنامه ریزی دقیق و حرکت کشور به سمت رونق اقتصادی و تولید و اشتغال وجود دارد. توجه نکردن به فرصت طلایی پیش رو میتواند تهدیدی برای آینده کشور شود و مشکلات و معضلاتی به مراتب پیچیدهتر ایجاد کند که میتواند هر کشوری را تا مدتها به مشکلات و عقب افتادگیهای سنگینی دچار کند.
[2]تمامي اعضاي (10 ساله و بيشتر) خانوارها كه شاغل و يا بيكار (جوياي كار) نبودهاند
[3] Demographic Window of Opportunity
[4] سلیمی، دیلمی،گلاوش.پنجره جمعیتی یک مهبت یا یک موهبت پدیده ای مشکل افزا، کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی، گروه علوم اجتماعی.1394.