روند جهانی سرمایه گذاری در حوزه انرژی های تجدیدپذیر
این گزارش به بررسی روندهای سرمایه گذاری جهانی در حوزه انرژی های تجدیدپذیر می پردازد. هدف گزارش حاضر بررسی روند پیشرفت مناطق مختلف جهان در توسعه استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی و همچنین تخمین میزان سرمایه گذاریهای آتی آنها تا سال 2030 است. تحلیل چالش ها و فرصت های موجود در بازار انرژی های تجدیدپذیر، مروری بر ابزارهای مالی مورد استفاده توسط کشورهای مختلف، مقایسه مشارکت کشورهای پیشرفته و در حال توسعه در حرکت به سوی انرژی های پاک و همچنین مقایسه سرمایه گذاری های فعلی و آتی بر منابع پاک و منابع فسیلی انرژی از مهمترین ویژگی های این گزارش است. در این گزارش، ابتدا به مرور میزان سرمایه گذاری جهانی بر انرژی های تجدیدپذیر پرداخته شده و سپس روند جهانی سرمایه گذاری بر منابع انرژی تجدیدپذیر و فسیلی مقایسه می گردد. در ادامه تغییرات قیمت فناوری های تولید انرژی تجدیدپذیر طی یک دهه اخیر بررسی می گردد و ابزارهای مورد استفاده جهانی به منظور جذب سرمایه در صنعت انرژی های تجدیدپذیر به صورت خلاصه عنوان می گردد. هدف گزارش حاضر بررسی روند پیشرفت مناطق مختلف جهان در توسعه استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی و همچنین تخمین میزان سرمایه گذاری های آتی آنها تا سال 2030 است. تحلیل چالش ها و فرصت های موجود در بازار انرژی های تجدیدپذیر، مروری بر ابزارهای مالی مورد استفاده توسط کشورهای مختلف، مقایسه مشارکت کشورهای پیشرفته و در حال توسعه در حرکت به سوی انرژی های پاک و همچنین مقایسه سرمایه گذاری های فعلی و آتی بر منابع پاک و منابع فسیلی انرژی از مهمترین ویژگی های این گزارش است.
مدیریت ریسک منابع آب و اقلیم با رویکرد انرژی های تجدید پذیر
در این مقاله با توجه به دو صنعت مواد شیمیایی و صنعت فرآوری مواد غذایی و آشامیدنی و ارتباط آن با محیط زیست در نظر گرفته شده است و دادههای بیش از 1500 شرکت در مورد مصرف آب و انتشار کربن مرتبط با خرید برق آنها در سال 2019 تجزیه و تحلیل شده و سپس دو صنعت مورد بررسی قرار گرفته اند.
دو عامل در سطح تحلیل برای هر دو صنعت برجسته شد. اولین عامل، میزان کربن ناشی از برق خریداری شده از شبکه برق است. این به طور قابل توجهی در بین مناطق متفاوت است. عامل دوم میزان تنش آبی در مکان هایی است که یک کسب و کار در آن فعالیت می کند که از منطقه ای به منطقه دیگر نیز متفاوت است. برای شرکتهای شیمیایی موجود در مجموعه دادهها، 40 درصد خرید انرژی در مناطقی با سطح تنش آبی متوسط رو به بالا یا بالاتر انجام میشود، در حالی که این میزان برای شرکتهای فرآوری مواد غذایی و آشامیدنی 25 درصد است.
در این مقاله، نشان داده میشود که چگونه در نظر گرفتن این عوامل با هم میتواند به مدیران کمک کند تا در صورت امکان، مزایای مصرف بهینه منابع آب و کاهش انتشارکربن ناشی از تغییر به سمت انرژیهای تجدیدپذیر را به حداکثر برسانند.