ترامپ در کاخ سفید: چشمانداز ژئواکونومیک خاورمیانه و ایران
بازگشت دونالد ترامپ به قدرت میتواند فصل جدیدی از روابط پیچیده میان ایالات متحده و خاورمیانه را رقم بزند. سیاستهای او در حوزههای انرژی، اقتصاد، تغییرات اقلیمی، ثبات ژئوپلیتیکی، زنجیره تأمین و گذار به انرژی سبز، پیامدهای گستردهای برای منطقه داشته و چالشها و فرصتهایی را پیش روی این روابط قرار خواهد داد. این تحولات، مسیر تعامل آمریکا با خاورمیانه، به ویژه ایران، را به شکلی عمیق متاثر خواهد کرد.
در حوزه انرژی، ترامپ احتمالا با افزایش تولید داخلی نفت و گاز و کاهش محدودیتهای زیستمحیطی، موجب افزایش عرضه جهانی و کاهش قیمت نفت خواهد شد. این سیاستها، اگرچه ممکن است درآمد کشورهای تولیدکننده نفت نظیر ایران و قدرت اوپک در تنظیم بازار انرژی را کاهش دهد، اما فرصتهایی برای تقویت زیرساختهای انرژی آمریکا فراهم میکند. اجرای پروژههای بزرگ زیرساختی و توسعه خطوط لوله نیز از دیگر اولویتهای احتمالی خواهد بود که تاثیرات ژرفی بر اقتصاد جهانی و روابط انرژی منطقهای خواهند داشت.
در بعد اقتصادی، توافقنامههای ابراهیم و پروژههای بلندپروازانهای نظیر چشمانداز ۲۰۳۰ در خاورمیانه، فضایی برای همکاریهای اقتصادی میان ایالات متحده و کشورهای منطقه ایجاد میکند. سرمایهگذاری در حوزههای زیرساخت، فناوریهای نوظهور و گردشگری میتواند فرصتهای جدیدی برای شرکتهای آمریکایی فراهم کند. بااینحال، کاهش وابستگی اقتصادی خاورمیانه به نفت، فرآیندی زمانبر و نیازمند اصلاحات ساختاری خواهد بود که ممکن است اجرای این همکاریها را به تاخیر بیندازد.
سیاستهای ترامپ بر حوزه تغییرات اقلیمی نیز اثرات قابلتوجهی خواهند داشت. بازگشت به سیاستهای مبتنی بر سوختهای فسیلی و احتمال خروج مجدد از توافقنامه پاریس، روند جهانی گذار به انرژیهای تجدیدپذیر را مختل خواهد کرد. این سیاستها میتوانند سرمایهگذاری در پروژههای انرژی تجدیدپذیر در خاورمیانه، نظیر انرژی خورشیدی و بادی، را به تاخیر بیندازند و تلاشها برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی را تحتالشعاع قرار دهند.
از منظر ژئوپلیتیکی، سیاست «فشار حداکثری» ترامپ علیه ایران و حمایت گسترده از اسرائیل احتمالا به افزایش تنشها در منطقه منجر خواهد شد. این تنشها میتوانند در مناطقی نظیر خلیجفارس، سوریه و مناقشه اسرائیل و فلسطین تشدید شوند و ثبات منطقهای را به خطر اندازند. از سوی دیگر، سیاستهای تجاری ترامپ، از جمله اعمال تعرفههای سنگین بر واردات، ممکن است بر زنجیره تامین و تجارت جهانی تاثیر بگذارد و اهمیت بنادر استراتژیک خاورمیانه را کاهش دهد.
در بعد پولی و اقتصادی، کنترل تورم توسط فدرال رزرو و تاثیرات آن بر اقتصادهای وابسته به دلار در خاورمیانه، نقشی کلیدی در ثبات اقتصادی منطقه خواهد داشت. کاهش نرخ بهره و تورم داخلی میتواند سرمایهگذاری در بخشهایی مانند املاک و گردشگری را تقویت کرده و زمینه را برای همکاریهای اقتصادی گستردهتر میان آمریکا و کشورهای منطقه فراهم کند.
سرانجام، آینده روابط ایران و ایالات متحده نیز به شدت به رویکردهای طرفین و سناریوهای مختلف وابسته است. احتمال بازگشت به سیاست فشار حداکثری، تعامل دیپلماتیک برای دستیابی به یک توافق جامعتر، یا حتی تشدید تنشها تا حد درگیری نظامی، مسیر روابط را تعیین خواهد کرد. از سوی دیگر، حفظ وضعیت موجود با مدیریت تنشها نیز میتواند به عنوان راهبردی موقت در نظر گرفته شود. موفقیت در مدیریت این پیچیدگیها به توانایی آمریکا و کشورهای خاورمیانه در ایجاد نقاط مشترک و تعریف چارچوبهای همکاری چندجانبه وابسته است. سرانجام، سیاستهای ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری، با وجود چالشها، میتواند فرصتی برای تقویت تعاملات اقتصادی و پیشبرد ثبات در منطقه فراهم کند.
ترامپ 2.0 و ایران در رسانههای خارجی
بر اساس تحلیل مهمترین رسانههای خارجی از ریاست جمهوری ترامپ و تاثیرات آن بر شرایط و روابط ایران، میتوان به طور خلاصه موارد زیر را به عنوان اصلیترین نکات مندرج در این گزارشها و تحلیلها مطرح کرد:
- بازگشت ترامپ به کاخ سفید احتمالا تغییرات قابل توجهی در سیاست خارجی ایالات متحده به ویژه در قبال ایران به همراه خواهد داشت. تحلیلگران احیای دستور کار «اول آمریکا»، اولویت دادن به اقدامات یکجانبه، مذاکرات مجدد معاملات تجاری، و یک خط مشی سختگیرانهتر در مورد هزینههای مهاجرت، امنیت و دفاع را در دولت دوم ترامپ پیش بینی میکنند. این رویکرد میتواند منجر به تنش مجدد با کشورهایی مانند ایران، چین و روسیه شود که قبلا هدف سیاستهای ترامپ قرار گرفته بودند.
- منابع خارجی عمدتا بر این باورند که ترامپ احتمالا کارزار «فشار حداکثری» خود را علیه ایران مجددا آغاز کند و اقتصاد از قبل شکننده ایران را بیشتر تحت فشار قرار دهد. این کارزار احتمالا شامل تحریمهای شدید اقتصادی، غروب برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و افزایش حضور نظامی در خلیج فارس خواهد بود. کارشناسان معتقدند که این سیاستها منجر به کاهش بیشتر ارزش پول ملی، افزایش تورم و محدودیت های قابل توجه در صادرات نفت ایران میشود.
- اقتصاد ایران که قبلا به دلیل سالها تحریم ضعیف شده بود، تحت محدودیتهای مجدد ایالات متحده با چالشهای بزرگتری مواجه خواهد شد. این منابع به پتانسیل کاهش شدید صادرات نفت ایران، تشدید تورم، جلوگیری از سرمایهگذاری خارجی و تشدید مشکلات اقتصادی مردم ایران اشاره میکنند.
- سیاست «اول آمریکا»ی ترامپ همچنین ممکن است دیپلماسی چندجانبه و ثبات اقتصادی جهانی را نیز تضعیف کند. این منابع پیشبینی میکنند که سبک معاملاتی او و اولویت دادن به منافع ملی کوتاهمدت بر توافقنامههای مشترک بلندمدت میتواند روابط ایالات متحده با متحدان و سازمانهای بینالمللی را تیره کند. نگرانیهایی وجود دارد که تجدید جنگهای تجاری تحت رهبری ترامپ ممکن است به افزایش نوسانات اقتصادی منجر شود و بر زنجیرههای تامین جهانی و اعتماد بازار تاثیر بگذارد.
- اعمال مجدد احتمالی تحریمهای سختگیرانه علیه ایران، به ویژه هدف قرار دادن صادرات نفت این کشور، میتواند قیمت جهانی نفت را افزایش دهد و فشارهای تورمی را در سراسر جهان تشدید کند. این امر، همراه با پتانسیل جنگهای تجاری، میتواند به اقتصاد جهانی، به ویژه برای کشورهای وابسته به واردات انرژی، آسیب برساند.
- بازگشت ترامپ میتواند چشمانداز ژئوپلیتیک خاورمیانه را تغییر دهد و به دلیل سیاست «اول آمریکا» که بر منطق اقتصادی متمرکز است، بر درگیریهای منطقهای، اتحادها و پویایی قدرت تاثیر بگذارد. ترامپ ممکن است از معاملات (مثلا آتشبس اوکراین) برای کاهش حمایت روسیه از ایران و تضعیف نفوذ ایران بر گروههایی مانند حزبالله و حماس استفاده کند. در این میان، پتانسیلهایی نیز برای همسویی منطقهای گستردهتر علیه، تقویت روابط اسرائیل با کشورهای عربی، به ویژه عربستان سعودی، وجود دارد.
- انگیزههای اقتصادی ترامپ در دیپلماسی میتواند بر کاهش درگیریهایی مانند جنگ اسرائیل در غزه و جنگ اوکراین تاثیر بگذارد، اما ممکن است تنشهای مربوط به درگیری اسرائیل و حزب الله را تشدید کند و منجر به منازعات منطقهای گستردهتر شود.
- ایران ممکن است در ابتدا از رویارویی مستقیم پرهیز کند و راهبردهای خود را در دور دوم ترامپ بازبینی کند. احتمالا جهت تقویت اتحاد با قدرتهای غیر غربی (چین، روسیه) برای مقابله با فشار ایالات متحده، و به طور بالقوه افزایش درگیریهای نیابتی منطقهای (به عنوان مثال، در یمن، عراق، سوریه) تلاش خواهد کرد.
- ایران همچنین ممکن است تعاملات دیپلماتیک محدود (مانند بازگشایی کانالهای گفتگو) را برای کاهش تحریمهای اقتصادی بررسی کند، اما به دلیل ماهیت غیرقابل پیش بینی ترامپ در این مورد بسیار محتاط است. ایران ممکن است بر تقویت دفاع هوایی، قابلیتهای سایبری و احتمالا پیشبرد برنامه هستهای خود به عنوان ابزار بازدارنده تمرکز کند و این، خطر درگیری منطقهای با اسرائیل و ایالات متحده را به دنبال دارد.