نگاهی به بازار خودروهای تجاری در ایران و جهان
کیفیت و کمیت ناوگان حمل و نقل یکی از عوامل مهم توسعه ترانزیت جاده ای است و توسعه ظرفیت ترانزیتی کشور با نوسازی ناوگان جاده ای درهم تنیده است. ناوگان جاده ای با جا به جایی بیش از 90 درصد از بار زمینی نقش بسیار ویژه ای در حمل و نقل کشــور دارد، اما به دلیل فرســودگی حدود نیمی از این ناوگان، مشکلات عدیده ای ازجمله افزایش مصرف سوخت، انتشار گازهای آلاینده و نیز کاهش ایمنی به وجود آمده است. ازاین رو در سالهای اخیر طرحهای متعددی برای نوسازی این ناوگان از جمله طرح کامیون و کشنده و همچنین طرح جایگزینی و نوسازی ناوگان حمل ونقل درون شهری و برون شهری به تصویب رسیده است اما در عمل اجرای این طرحهای نوسازی ناوگان با موانع جدی رو به رو بوده است.
در این گزارش ضمن بررسی وضعیت تولید خودروهای تجاری در ایران و ظرفیتهای موجود در این بخش، به بررسی چالش های پیش روی این صنعت پرداخته شده است.
حمل و نقل زمینی در حوزه بار: چالشها و راهکارها
حمل و نقل اساس توسعه کشورها است و گستردگی زیرساختهای حملونقل و شبکههای متصلبههم با سطح بالاتری از توسعهیافتگی همراه است. کارایی و کیفیت بالای حملونقل نه تنها منجر به کاهش هزینه ها میشود، بلکه فرصتها و مزیتهای اقتصادی و اجتماعی ایجاد میکند که اثرات خارجی مثبتی مانند دسترسی بهتر به بازارها، افزایش اشتغال و سرمایهگذاری را به همراه دارد.
با وجود اینکه در ایران زیرساختهای نسبتاً مناسبی در حوزه حمل و نقل وجود دارد و در اسناد بالادستی همواره بر ارتقای جایگاه بخش حمل و نقل در اقتصاد کشور تاکید شده، اما زیرساختهای حمل و نقل به طور متوازن در کشور توسعه نیافته و نتیجه این امر، هم در هزینه تمامشده کالاها و هم در عدم استفاده کشور از مزیتهای منطقهای و بینالمللی مرتبط با حملونقل، قابل مشاهده است. اگرچه تاکنون برای بهبود وضعیت حمل و نقل کشور، سیاستهایی پیشنهاد و اقداماتی نیز صورت گرفته است، اما وجود موانع و چالشهای پیش روی بخش حمل و نقل، سبب شده تا اغلب سیاستها عملیاتی نشوند و اهداف مورد نظر تحقق نیابند.
در همین راستا مرکز پژوهشهای اتاق ایران با همکاری کمیسیون لجستیک و حمل و نقل، برای چاره جویی درباره موانع و مشکلات موجود در حوزه حمل و نقل زمینی بار، اقدام به برگزاری نشستهای تخصصی و کارشناسی و همچنین انجام مطالعات علمی نمود که ماحصل آن، احصاء و دسته بندی برخی از این چالشها و ارائه راهکار برای رفع این مشکلات بوده است. از اینرو در پژوهش حاضر، ابتدا به توصیف وضع موجود کشور در حوزه حمل بار پرداخته شده و مورادی نظیر زیرساختهای جادهای، ریلی، ناوگان حمل و نقل باری، بار جابه جا شده و ظرفیتهای این بخش، ترانزیت و غیره مورد بحث قرار گرفته است.
در بخش بعدی گزارش، چالشهای بخش حمل و نقل در حوزه بار شناسایی شده که این مشکلات را میتوان در دو دسته کوتاه مدت و میان مدت دسته بندی کرد. چالشهایی مانند «نبود مرجع هماهنگ کننده ترانزيت در كشور»، «خود مالكي ناوگان حملونقل جادهای» و «اتكاي هزینههای جاري سازمانهای زيربخشي حملونقل به درآمدهاي آنها» در دسته اول قرار میگیرند که آنها را میتوان با مجموعه اقداماتی در قالب برنامههای کوتاهمدت مدیریت کرد؛ اما چالشهایی مانند «نبود نهاد راهبر لجستيك در كشور»، «فرسودگي ناوگان حملونقل»، «وجود موانع در رقابتي شدن حملونقل ريلي و جادهای»، «حكمراني نامتوازن در بخش حملونقل كشور» و «ناكافي بودن زیرساختهای شبكه ريلي كشور» در دسته دوم قرار میگیرند که برای مدیریت آنها به مجموعه اقداماتی در قالب برنامههای میانمدت نیاز است.
پیامدهای ظهور طالبان بر جایگاه ایران در افق ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک افغانستان
مرکز پژوهشهای اتاق ایران ضمن انتشار گزارش "پیامدهای ظهور طالبان بر جایگاه ایران در افق ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک افغانستان" به بررسی مهمترین آثار تغییرات استراتژیک رخ داده در افغانستان و حکومت طالبان بر منافع ژئواکونومیک ایران می پردازد.
بدون شک، تغییرات شگرف و غیرقابل پیش بینی افغانستان، خروج نیروهای خارجی و هژمونی طالبان در این منطقه، سبب ایجاد نظم سیاسی جدیدی در این کشور شده که درک ماهیت و مشخصات آن از اهمیت بالایی برای ایران برخوردار است.
پژوهش حاضر در سه بخش تجارت، ترانزیت و انرژی تدوینیافته است. در هر حوزه، خلاصه ای از محتملترین مختصات استراتژیک افغانستان بعد از خروج نیروهای خارجی تصویر شده و سپس وضعیت موجود روابط ایران و افغانستان و پیامدهای اقتصادیِ آن به بحث گذاشته خواهد شد.
حضور طالبان در رأس قدرت در این کشور، به لحاظ استراتژیک پیامدهای متعددی به دنبال خواهد داشت. قطع کمکهای مالی بین المللی، عدم همکاری هند با طالبان، فراهم شدن زمینه برای حضور هر چند محدود کشورهای قطر و ترکیه و نامعلوم بودن موضع چین در قبال افغانستان، از جمله مهمترین متغیرهای تاثیرگذاری است که روابط تجاری ایران را با افغانستان متاثر خواهد کرد. لذا پیگیریِ سیاست تنشزدایی و مذاکره ایران با بازیگران رقیب و بالا بردن آستانۀ تحریمپذیریِ کشور و ارتباط منسجم و پیوسته با اقتصاد جهانی اهمیت ویژه ای در حفظ سهم ایران از بازار این کشور پیدا می کند. از سوی دیگر تا زمانی که شرایط نااطمینانی و بیثباتیهای دوران گذار در افغانستان پابرجا باشد، چشم انداز روابط تجاری ایران و افغانستان دشوار و مبهم خواهد بود؛ وضعیتی که نامعلوم بودن شکل و ماهیت نقشآفرینیِ چین نیز به آن دامن خواهد زد.
در حوزه ترانزیت، اهمیت افغانستان برای ایران، در پیوند با سه بازیگر دیگر شامل هند، چین و پاکستان معنا پیدا می کند. چین و هند هر دو نظر ویژه ای به افغانستان داشته و پاکستان نیز احتمالا می کوشد تا با کمرنگ کردن نقش رقیب دیرینه خود، هند، در رقابت با ایران قرار گیرد. لذا چشم انداز چنین وضعیتی، در بهترین حالت توسعۀ با تاخیر بندر چابهار و برآیندهای نامطلوب اقتصادیِ آن و نیز کاهش درآمدهای گمرکی ایران از ترانزیت و صادرات مجدد کالاهای وارداتی به افغانستان خواهد بود؛ در حالیکه پاکستان بخش عمدهای از این درآمدها را به خود اختصاص خواهد داد.
نهایتا به دلیل احتمال قطع صادرات برق توسط تاجیکستان در اعتراض به حضور طالبان در عرصه قدرت این کشور، در حوزه صادرات انرژی، ایران می تواند از یک فرصت بالقوه برای تصاحب سهم بیشتر از بازار برق این کشور برخوردار شود. اگرچه در یک چشم انداز کلان، کاهش تقاضای کلی افغانستان به دلیل کوچک شدن اقتصاد این کشور میتواند در کوتاه مدت بر صادرات انرژی ایران تاثیر منفی داشته باشد. در حوزه سوخت نیز برتری ایران در تأمین بنزین و گازوئیل افغانستان همچنان پا بر جا خواهد بود که یک مزیت استراتژیک برای ایران محسوب میشود.
در مجموع، اگرچه به دلیل پیچیدگی شرایط در حال گذار در افغانستان، دستیابی به یک ارزیابیِ دقیق هنوز ممکن نیست، اما در نظر گرفتن نکات کلیدی و مشخصتر در وضعیت جدید افغانستان هم به لحاظ اقتصادی و هم استراتژیک، در سیاستگذاری های کلان ایران، به ویژه برای بخش خصوصی، یک امر بسیار ضروری خواهد بود.