اقتصاد در دو درس
«اقتصاد در یک درس» نظریهای از اقتصاددانی مطرح که دیگر از نام یک کتاب عبور کرده و با بیش از 70 سال سن تبدیل به نسخهای واحد و ماندگار در اقتصاد شده است. پاسخ دادن به «اقتصاد تکدرس» و به چالش کشیدن آن ساده نیست؛ با این حال جان کویگین در این کتاب «اقتصاد در دو درس»، ما را از سادگی و قطعیت اقتصاد تکدرس به سوی پیچیدگی وعدم قطعیت اقتصاد در دو درس میبرد.
کتاب «اقتصاد در یک درس» از زمان نخستین چاپش به طور پیوسته منتشر شده و تا امروز بیش از یک میلیون نسخه به فروش رفته است. طرفداران هازلیت از این پیام استقبال کرده اند که مشکلات اقتصاد یک پاسخ ساده دارد و هر کس آن را با پیشفرض های ذهنی خود تطبیق میدهد. کویگین این پاسخ ساده را با کمی تغییر در عنوان انتخابی هازلیت یعنی، اقتصاد در یک درس شرح داده است.
به طور کلی، پاسخ سادة هازلیت این است که «بازارها را به حال خود رها کنید، همهچیز خوب خواهد شد.» به باور کویگین، هازلیت در جاهایی درست و در جاهایی نادرست میگوید. درسِ یگانه هازلیت، امروز نیز کاربردی است، هرچند تا به امروز توسط هیچیک از مدافعان بازار آزاد که میتوان از آنها به عنوان اقتصاددانان در یک درس نیز نام برد بسط و توسعه نیافته است. در حقیقت، به دلیل اینکه در زمان نوشتن کتاب اقتصاد در یک درس حمایتها از تفکر بازار آزاد، فروکش کرده بود، هازلیت این موضوع را نسبت به سایر مدافعان بازار آزاد سادهتر و هوشمندانه تر ارائه کرد.
کویگین باور دارد پاسخ به مسائل اقتصاد همیشه آنقدرها هم ساده نیست که بتوان نسخهای واحد برایشان پیچید؛ اگر چنین بود پس دیگر نباید خبری از بحران، رکود، بیکاری و دیگر مشکلات اقتصاد میبود چراکه اقتصاد تکدرس هازلیت به سادگی برای این مشکلات راهحل ارائه میداد. البته او بر درستی و کارآمدی اقتصاد در یک درس تأکید میکند اما باور دارد این درس همیشه کافی نیست و گاه باید به سراغ درس دوم رفت و در این مسیر به مفاهیم گمشده در درس اول مانند هزینة فرصت، عدم قطعیت و اثرات جانبی میپردازد. او بر این باور است که گاهی برای بررسی و یافتن راهحل مسائل اقتصادی باید فراتر از اقتصاد رفت و گریزی به سیاست و اجتماع زد. این گریز مستلزم آن است که از جزمیت اقتصاد تکدرس عبور کنیم و به سراغ درس دوم برویم.
دو درس دشوارتر از یک درس است چراکه به باور نویسنده فکر کردن به دو درس مستلزم هزینه است: ما نه تاب تحمل قطعیت جزمی یک درس اقتصاد را داریم و نه میتوانیم این فرض واکنشی را مطرح کنیم که هر مشکل اقتصادی میتواند با فعالیت دولت حل شود. در بسیاری موارد پاسخ درست، متغیّر و دربردارنده ترکیب پیچیدهای از نیروهای بازار و سیاستگذاری دولت است. با این حال، دو درسی که در این کتاب آمده ارائه دهندة چارچوبی است که در آن مشکلات سیاستگذاری اقتصادی را به شکلی سودمند موردتوجه قرار میدهد.
شاید زمان آن رسیده که «اقتصاد در دو درس» را نه تنها در قفسه کتابخانه در کنار کتاب «اقتصاد در یک درس» داشته باشیم که در ذهن نیز راه را برای درس دوم باز کنیم.
ایران تحت تحریم؛ تاثیر تحریم ها بر رفاه خانوار و اشتغال
مقاله "ایران تحت تحریم، تاثیر تحریمها بر رفاه خانوار و اشتغال"، تالیف دکتر جواد صالحی اصفهانی، دکترای اقتصاد از دانشگاه هاروارد و عضو سابق هیئت علمی دانشگاههای برتر دنیا، از جمله ویرجینیا تک، با نگاهی همهجانبه و عمیق به پیامدهای تحریمهای ایران، توانسته است تصویر جامعی از وضعیت کشور در شرایط تحریم ارائه دهد.
تحریمها، با ایجاد شوک اقتصاد کلان منفی، رفاه اقتصادی یک بخش یا تمام بخشهای جمعیتی کشور هدف را تقلیل میدهد. لذا نارضایتی عمومی ناشی از کاهش رفاه، سبب ایجاد فشار بر دولت کشور تحریم شده در راستای تغییر سیاستهایش میشود. بنابراین، طرفداران تحریم، در مواجهه با تحریمها، دو نوع سوال مختلف را مطرح میسازند. اول، تاثیر تحریم بر رفاه متوسط افراد کشور به چه اندازه است و کدام دسته از افراد، بیشترین تاثیرپذیری را خواهند داشت؟ دوم، میزان تاثیرگذاری تحریمها بر استانداردهای زندگی گروههای مختلف اجتماعی چقدر است؟
این مقاله با بررسی تاثیر تحریمهای اعمال شده بر اقتصاد ایران از سال 2010 بر مصرف و اشتغال، نشان داده است که به دلیل شرایط خاص حاکم بر کشور، اثر تحریمها بر اقتصاد ایران دو چندان بوده است؛ از یک سو کاهش درآمدهای دولت از صادرات نفت و کاهش همزمان تجارت ایران با جهان به کاهش ارزش پول ملی ایران و تشدید تورم انجامیده است. تورم سبب آسیب به بودجه، افزایش فقر و در نتیجه آسیب به رفاه خانوارها شده است. از سوی دیگر، کاهش درآمدهای دولت نیز سبب ایجاد رکود اقتصادی شده که هم به مصرف و هم به اشتغال آسیب وارد نموده است. پیدایش همهگیری در فوریه سال 2020 نیز شدت مشکلات اقتصادی را وخیمتر کرده است. برخلاف تحریمها که در ابتدا درآمدهای نفتی را تحت تاثیر قرار داد و سپس بخشهای گستردهتر اقتصاد را نیز در برگرفت، کووید19 طیف وسیعی از صنایع مختلف را تحت تاثیر قرار داد.
این مقاله فاش میسازد که اثر بحران اقتصادی ناشی از تحریم، بر اشتغال به مراتب ضعیفتر از مصرف بوده است. زیرا اشتغال در ایران انعطافناپذیری به نسبت بالایی دارد و واکنش سریعی به کاهش تولید از خود نشان نمیدهد. از طرفی دولت با کاهش ارزش پول ملی، قابلیت رقابتپذیری تولید محلی را افزایش داد. این سیاست، تابآوری اشتغال در برابر شوک تحریمها را افزایش داد، اما نتوانست از سقوط درآمدهای واقعی جلوگیری کند؛ زیرا کاهش ارزش پول ملی که عامل اصلی تثبیت اشتغال بود، دستمزدهای واقعی را کاهش داد و سبب افزایش فقر شد.
همچنین یکی از نوآوریهای این مقاله، اندازهگیری میزان کاهش استانداردهای زندگی در میان مناطق مختلف و گروههای درآمدی متفاوت است. کاهش چشمگیر میانگین مخارج سرانه از زمان تشدید تحریمها در سال 2011، کاهش بیشتر مصرف سرانه در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری، به استثنای تهران که به دلیل تنوع بیشتر اقتصادی و سهم بالاتر مشاغل دولتی و کارمندی، آسیب کمتری دیده است، افزایش نرخ فقر در تمام مناطق شهری و روستایی و بالاتر بودن احتمال سقوط به زیر خط فقر در ساکنین شهری نسبت به روستانشینان، از جمله این نوآوریها است.