صادرات محصولات کشاورزی و صنایع غذایی؛ از روندهای جهانی تا جایگاه ایران در بازار چین
ارزش صادرات محصولات کشاورزی و صنایع غذایی با نقش کلیدی در امنیت غذایی، توسعه پایدار و رشد اقتصادی، در سال ۲۰۲۳ با ثبت ارزش تجاری ۴۱۶۱ میلیارد دلاری، جایگاه خود را بهعنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد جهانی حفظ کرده است. در این میان، صادرات کشاورزی و صنایع غذایی ایران نیز در سال ۱۴۰۲ به ۵.۶ میلیارد دلار رسید که بالاترین رقم در هشت سال اخیر به شمار میرود و عمدتاً ناشی از رشد صادرات میوه، خشکبار و محصولات تبدیلی بوده است. با وجود این، تمرکز بر تعداد محدودی از کالاها و بازارهایی خاص، بهویژه بازار عراق، چالشی اساسی تلقی میشود. عراق با وجود مزیت نزدیکی جغرافیایی، حدود 43 درصد از صادرات محصولات غذایی و صنایع غذایی ایران را جذب میکند که این تمرکز، ریسکهای سیاسی و اقتصادی قابل توجهی را به همراه دارد. در سوی دیگر، بازار چین اگرچه در سالهای اخیر مقصد برخی از اقلام صادراتی مانند خشکبار و گیاهان دارویی بوده، اما سهم ایران در تأمین نیاز وارداتی این کشور همچنان بسیار اندک است. این در حالی است که فرصتهای گستردهای در زمینه صادرات کالاهای دارای ارزش افزوده بالا به چین مغفول مانده است. در نتیجه، اصلاح سیاستهای صادراتی از رویکرد کالامحور به بازارمحور، تنوعبخشی به محصولات، توسعه زیرساختها، تقویت زنجیره ارزش، تشکیل کنسرسیومهای تخصصی و بهرهگیری از ظرفیتهای بومی و مشاورهای در بازارهای هدف، بهویژه چین، ضرورتی اجتنابناپذیر برای دستیابی به موفقیت پایدار و حضور مؤثرتر در بازارهای بینالمللی است.
دیپلماسی اقتصادی ایران در جهان رو به دگرگونی
در دهه های اخیر ژئوپلیتیک گرایی همواره در کانون نظر و عمل راهبردی ایران بوده است. به دیگر سخن ایران مسیر قدرت یابی خود را ژئوپلیتیکی تعریف کرده و پیش برده است. اما در سال های اخیر نگرش ژئواکونومیک به محیط بین المللی و کوشش برای طراحی و اجرای دیپلماسی اقتصادی به تدریج در حال حرکت از حاشیه به متن تفکر و کنش راهبردی ایران است.
در همین راستا مرکز پژوهش های اتاق ایران با انتشار گزارش " دیپلماسی اقتصادی ایران در جهان رو به دگرگونی" بایسته های دیپلماسی اقتصادی ایران را مورد مداقه قرار داده است. در بخش نخست تاریخ مفهومی دیپلماسی اقتصادی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد در بخش دوم روندهای دگرگون کننده دیپلماسی اقتصادی در لایه های منطقه و جهانی مورد بحث قرار می گیرد. در بخش سوم آثار محیط دگرگون شونده بر دیپلماسی اقتصادی ایران تبیین می گردد و نهایتا توصیه های سیاستی ارائه می گردد. برخی از مهمترین توصیه های ارائه شده در این گزارش به شرح ذیل است:
در حالی که شواهد حاکی از گذار از نظم هژمونیک حاکم بر روابط بین الملل است، اما فشارهای تحریمی علیه ایران همچنان تداوم یافته و این کشور همچنان در شکل دهی به تعاملات اقتصادی بین المللی با چالشهای سهمگینی مواجه است. در چنین شرایطی توجه به چند نکته در طراحی دیپلماسی اقتصادی ایران در بطن نظم بین المللی رو به دگرگونی واجد اهمیت است:
- نتایج عملی تغییر در معادلات قدرت در پهنه جهانی به تدریج در اقتصاد سیاسی بین الملل آشکار خواهد شد. آثار گشایشی این تحولات برای اقتصاد ایران در میان مدت بروز و ظهور پیدا میکند. از آنجا که معضلات دیپلماسی اقتصادی ایران فزاینده اند و فشار اقتصادی بر این کشور روز افزون است، ایران نمیتواند تا میان مدت برای تحقق گشایشها صبر پیشه کند. امیدواری به ایجاد تغییرات رادیکال در شرایط نظم جدید بین المللی و بهره برداری ایران از آن به ویژه در پیشبرد دیپلماسی اقتصادی در کوتاه مدت چندان واقع بینانه نیست. این در حالی است که ایران به دلیل انباشت بحرانها و مسائل اقتصادی نیازمند حل و فصل مسائل خود با قدرتهای بزرگ و عادی سازی دیپلماسی اقتصادی در کوتاه مدت است.
- شرق یا غرب نمیتوانند جایگزین یکدیگر در دیپلماسی اقتصادی ایران گردند. هر یک از این مجموعه ها دارای مزیتهایی است که در پیشبرد دیپلماسی اقتصادی ایران واجد اهمیت است. بازارهای صادراتی ایران در آسیا و در جهان شرق قرار گرفته اند، در حالی که زیرساختهای مبادله با این بازارها شامل زیرساختهای مالی، بیمه و حمل و نقلی عمدتاً متاثر از کشورهای غربی و سیاستهای آنها عمل میکنند. بنابراین ایران نمیتواند هیچ یک از این مجموعه ها را جایگزین دیگری نماید.
- موقعیت انحصاری غرب در برخی از حوزه های اقتصاد جهانی به ویژه در حوزه مبادلات مالی در کوتاه مدت تداوم خواهد یافت. قدرتهای در حال ظهور در مجموعه هایی همچون سازمان همکاری شانگهای، بریکس و در شکلهای یک جانبه آن چین و روسیه از توان و تمایل لازم برای شکلدهی به نظم مالی جدید در پهنه بین المللی به گونهای که قادر به حل معضلات تعاملات مالی ایران باشد، برخوردار نیستند. بنابراین ایران برای حل و فصل این معضل اساسی در دیپلماسی اقتصادی خود که ناشی از محیط بین المللی است، تنها میتواند به تداوم دیپلماسی از مسیر تفاهم با غرب بیندیشد.