مروری بر تجربه چند اتاق مشترک موفق و آموزه های آن برای ایران
مرکز پژوهش های اتاق ایران با انتشار گزارش " مروری بر تجربه چند اتاق مشترک موفق و آموزه های آن برای ایران" به مطالعه تجربه چند اتاق مشترک بازر گانی در دنیا پرداخته و سپس ضمن مصاحبه با تعدادی از اتاق های مشترک بازرگانی در ایران، چالشها و موانع کارکردی این اتاقها در ایران را بررسی و در پایان توصیه سیاستی ارائه شده است.
با تشکیل اتاقهای بازرگانی در سراسر دنیا، افزایش مراودات تجاری کشورها و نیاز به تخصصی شدن سطح تجارت میان آنها، به تدریج اتاقهای مشترک بازرگانی میان کشورها تشکیل شد. مبنای شکلگیری اتاقهای مشترک افزایش سطح و کیفیت تجارت میان دو کشور مورد نظر است. اتاقهای مشترک از طریق فراهم کردن فرصتهای شبکهسازی، تسهیل ماموریتهای تجاری، ارائه اطلاعات بازار و حمایت از سیاستهای تجاری بر تجارت بینالملل اثر میگذارند.
اتاقهای مشترک در ایران در چارچوب نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور و اتاق ایران از نقش قابل توجهی در شکلدهی سیاستهای تجاری در قبال کشور هدف برخوردار نیستند و از سوی دیگر از ارائه خدمات باکیفیت و رقابتی به اعضا دچار مشکلاتی هستند.
در این گزارش اتاقهای مشترک خارج از کشور آلمان، اتاق مشترک اتحادیه اروپا و چین و اتاق مشترک چین و آمریکا از جنبه نحوه عملکرد، خدمات ارائه شده به اعضا، ماموریت و ساختار مدیریتی بررسی شدهاند. موفقیت اتاقهای مشترک بستگی به تعامل اعضا و کیفیت خدمات ارائه شده دارد. یکی از دلایلی که اتاقهای مشترک خارج از آلمان (AHK) به عنوان مثالی از اتاقهای مشترک موفق مطرح میشود، این است که خدمات ارائه شده توسط این اتاقها بسیار موثر بوده و فعالین تجاری توانستهاند به صورت چشمگیر در بازار کشورهای مورد نظر فعالیت کرده و در آن سهم به دست آورند. بی شک ارتباط مستمر و سازنده میان بخش خصوصی و دولت، پیشران اصلی توسعه تجاری است. این موضوع در تمامی فعالیتهای مختلف AHK دیده میشود.
در ادامه گزارش تصویر کلی از عملکرد اتاقهای مشترک در ایران ارائه و چالشها و مشکلات این اتاقها بررسی میشود. اتاقهای مشترک در ایران بر اساس اساسنامه مشترک تدوین شده توسط اتاق ایران فعالیت میکنند. به همین دلیل فعالیت و عملکرد این اتاقها در زمینههای مختلف تقریبا مشابه است. با توجه به مشکلات گوناگونی که در گزارش به آن اشاره شده است، نقش و موقعیت اتاقهای مشترک در ایران نسبت به همتایان خود در دیگر کشورها (به خصوص الگوهای موفق آنها) به طور قابل توجهی متفاوت است. چالش مهم اتاقهای مشترک در ایران نحوه ارتباط با دولت است. ارتباط میان دولت و اتاقهای مشترک فرایند مشخصی ندارد و اساسا فردمحور است. همچنین، اتاقهای مشترک در ساختار تصمیمگیری و تصمیمسازی اقتصادی کشور نقشی معین و معناداری ندارند. اتاق ایران به عنوان نهاد بالاسری، باید به نقش و اهمیت اتاقهای مشترک باور داشته باشد و در عمل، تمامی امور خود در کشور هدف را از طریق اتاقهای مشترک پیگیری کند. این رویکرد اتاق ایران از این بعد راهبردی است که اعتباربخشی به اتاقهای مشترک از سوی اتاق ایران زمینه ساز تعامل موثر این اتاقها با دولت است. فقدان نهاد پژوهشی در ساختار اتاقهای مشترک باعث شده است که اعضا از گزارشهای کارشناسی پایش شرایط اقتصاد کلان و بازارهای تخصصی کشور هدف محروم بمانند و از سوی دیگر اتاق نیز از یک منبع درآمدی قابل توجه بیبهره بماند. شبکهسازی در این اتاقها میان تجار ایرانی به شکل نسبتا مطلوبی در حال انجام است اما تعامل میان تجار ایرانی و تجار کشور هدف ضعیف است. ارتباط اتاقهای مشترک با اتاقهای استانی چارچوب مشخصی ندارد و این امر بعضا موجب سفر هیئتهای تجاری خارجی به استانها بدون اطلاع اتاق مشترک شده است.