الزامات تحقق مشارکت مردم در جهش تولید
شعار «جهش تولید با مشارکت مردم» از آنجا که همزمان با هدفگذاری، تاکید ویژه بر فرایند تحقق اهداف داشته و مشارکت مردمی و بهعبارت دیگر، نقش آفرینی بخش خصوصی در تحقق اهداف را خواستار است، رویکرد نو و امیدبخش نسبت به توجه ویژه به جایگاه بخش خصوصی در اقتصاد کشور را در بر دارد. در این راستا، گزارش حاضر بر ابعاد این مشارکت و الزامات تحقق آن تاکید دارد. بصورت مشخص تحقق مشارکت بخش خصوصی در اقتصاد نیازمند فرایندهایی نظیر خصوصیسازی، بهبود محیط کسب و کار و توانمندسازی دولت است که توجه به مولفههای هر کدام از اینها در نتیجه نهایی موثر خواهد بود. بصورت مشخص، انجام خصوصیسازی بدون رعایت الزامات آن و بدون بهبود محیط کسب و کار و توانمندسازی دولت و اصلاح رویههای حکمرانی به اهداف مورد انتظار یعنی کارایی و رقابتپذیری شرکتهای خصوصیسازی شده دست نخواهد یافت. از این نظر، دولت هم باید، فضا را برای فعالیت بخش خصوصی تسهیل و هم ظرفیتهای تنظیمگری و رگولاتوری خود را تقویت کند و هم اینکه با اصلاح روندهای حکمرانی، ظرفیت انتقال دیدگاهها و نظرات ذینفعان و نخبگان و اصلاح و پالایش مستمر سیاستها را مورد توجه قرار دهد. بر این اساس، میتوان انتظارات بخش خصوصی نسبت به سیاستگذاری دولت در سال جدید را در سه حوزه مشخص کرد که عبارتند از سیاستهای اصلاحی در زمینه بهبود خصوصیسازی، سیاستهای اصلاحی در زمینه بهبود محیط کسب و کار و سیاستهای اصلاحی در زمینه بهبود حکمرانی. توصیههای مرتبط با هرکدام از ابعاد بالا در ادامه ذکر میشود. برای بهبود خصوصیسازی توصیههای زیر قابل ذکر است:
1) فرایند خصوصیسازی با اولویتدهی به شرکتهای کوچک و بازارهای غیرانحصاری همراه باشد.
2) باتوجه به اهمیت ظرفیت دولت، ساختار بازار و ویژگیهای شرکتها در خصوصیسازی، تقویت رقابت و بهبود ساختار بازار پیش از خصوصیسازی مورد توجه قرار گیرد.
3) خصوصیسازی با هدف رد دیون و تامین مالی کسری بودجه کنار گذاشته شود زیرا این اهداف، مانع خصوصیسازی موثر است.
4) باتوجه به اهمیت اهلیت شرکت و تمرکز بر واگذاری شرکت به بخش خصوصی واقعی و انجام خصوصیسازی بهجای خصولتیسازی، اهلیت سنجی خریداران پیش از واگذاری شرکت و سپس تنظیم واگذاری با اهلیت سنجی پیش گفته مورد توجه قرار گیرد.
5) باتوجه به حضور نهادهای عمومی غیردولتی بهعنوان نهادهایی با ماهیت دولتی اما بیرون از دولت و مداخله کننده در فرایند خصوصیسازی که واگذاری شرکتها به بخش خصوصی واقعی را مختل میکند، محدودیتها و قیود صریح برای حضور نهادهای عمومی غیردولتی در فرایند واگذاری شرکتهای دولتی و خصوصیسازی وضع شود.
6) از آنجا که خصوصیسازی هنگامی موثر است که دولت بتواند نقشهای تنظیمگری خود را بدرستی ایفا کند، تمهید سازوکارهای تنظیمگری مناسب برای وضعیت بعد از خصوصیسازی مورد توجه قرار گیرد.
بهبود محیط کسب و کار نیازمند اتخاذ راهکارهایی در زمینه کاهش بیثباتی اقتصادی، کاهش مداخلات فرابخشی و کاهش مداخلات بخشی و در نهایت، بهبود مداخلات راهبردی دولت است. در این زمینه نکات زیر قابل ذکر است:
1) کنترل کسری بودجه و پرهیز از کسری بودجه غیرفعال (غیربرنامهای) از جمله مهمترین اولویتها برای بهبود محیط کسب و کار است. علاوه بر آن مدیریت بدهیهای سالیان گذشته نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
2) ایجاد چشمانداز مثبت نسبت به تعاملات مالی از طریق حلوفصل منازعات بینالمللی و همچنین پیوستن به معاهداتی مانند گروه ویژه اقدام مالی (FATF) و کنوانسیون پالرمو، دنبال شود. پیشنهاد میشود، دولت قواعد مربوط به فعالیتهای مالی و پولی در ایران با استانداردهای مربوط به پولشویی و تأمین مالی تروریسم را ظرف شش ماه روزآمد کند؛ بهطوریکه ایران بهعنوان عضو همکار گروه ویژه اقدام مالی شناخته شود.
3) دولت باید تلاش کند تا سیاستگذاری ارزی را نه براساس تصمیمات خلق الساعه بلکه با مشاوره ذینفعان و درراستای اهداف بلندمدت سامان دهد. جلوگیری از تصمیمات جزیرهای، جزئینگر و خلقالساعه، بهصورت روزانه و بدون مشورت با بخش خصوصی یکی از نکات و توصیههای مهم برای تقویت مشارکت بخش خصوصی در جهش تولید است.
4) نظام بانکی باید باتوجه به هدف تقویت تامین مالی تولید و جلوگیری از انحراف منابع به سمت سوداگری و سفتهبازی بازآرایی شود.
5) در حوزههای بخشی، باتوجه به اینکه برخی از کالاها در مرحله تولید محصول از نهادههای یارانهای استفاده میکنند، دولت مجبور به قیمتگذاری در طول زنجیره تا محصول نهایی میشود. بر این اساس، پیشنهاد میشود تا قیمتگذاری محصولات نهایی به همین کالاهای اساسی و بازارهای محدود شده و دولت در سایر بازارها و بویژه در مورد قیمت نهادههایی نظیر انرژی، آب، خوراک صنایع و غیره بر اساس ملاحظات و اولویتهای تدوین شده در سند راهبرد (استراتژی) توسعه صنعتی اقدام کند.
6) در یکسال اخیر شاهد تلاشهایی برای تدوین استراتژی توسعه صنعتی از سوی دولت بودهایم. تدوین استراتژی توسعه صنعتی متناسب با مقتضیات کشور و با پایبندی به اصل اولویتبندی در انتخاب رستههای صنعتی مهم و بهرهگیری از مشاورههای بخش خصوصی در این زمینه از ضروریات است.
دیدگاهها و پیشنهادات بخش خصوصی درباره شعار سال "جهش تولید با مشارکت مردم"
شعار «جهش تولید با مشارکت مردم» از آنجا که همزمان با هدفگذاری، تاکید ویژه بر فرایند تحقق اهداف داشته و مشارکت مردمی و بهعبارت دیگر، نقش آفرینی بخش خصوصی در تحقق اهداف را خواستار است، رویکرد نو و امیدبخش نسبت به توجه ویژه به جایگاه بخش خصوصی در اقتصاد کشور را در بر دارد. در این راستا، گزارش حاضر بر ابعاد این مشارکت و الزامات تحقق آن تاکید دارد. بصورت مشخص تحقق مشارکت بخش خصوصی در اقتصاد نیازمند فرایندهایی نظیر خصوصیسازی، بهبود محیط کسب و کار و توانمندسازی دولت است که توجه به مولفههای هر کدام از اینها در نتیجه نهایی موثر خواهد بود. بصورت مشخص، انجام خصوصیسازی بدون رعایت الزامات آن و بدون بهبود محیط کسب و کار و توانمندسازی دولت و اصلاح رویههای حکمرانی به اهداف مورد انتظار یعنی کارایی و رقابتپذیری شرکتهای خصوصیسازی شده دست نخواهد یافت. از این نظر، دولت هم باید، فضا را برای فعالیت بخش خصوصی تسهیل و هم ظرفیتهای تنظیمگری و رگولاتوری خود را تقویت کند و هم اینکه با اصلاح روندهای حکمرانی، ظرفیت انتقال دیدگاهها و نظرات ذینفعان و نخبگان و اصلاح و پالایش مستمر سیاستها را مورد توجه قرار دهد. بر این اساس، میتوان انتظارات بخش خصوصی نسبت به سیاستگذاری دولت در سال جدید را در سه حوزه مشخص کرد که عبارتند از سیاستهای اصلاحی در زمینه بهبود خصوصیسازی، سیاستهای اصلاحی در زمینه بهبود محیط کسب و کار و سیاستهای اصلاحی در زمینه بهبود حکمرانی. توصیههای مرتبط با هرکدام از ابعاد بالا در ادامه ذکر میشود. برای بهبود خصوصیسازی توصیههای زیر قابل ذکر است:
1) فرایند خصوصیسازی با اولویتدهی به شرکتهای کوچک و بازارهای غیرانحصاری همراه باشد.
2) باتوجه به اهمیت ظرفیت دولت، ساختار بازار و ویژگیهای شرکتها در خصوصیسازی، تقویت رقابت و بهبود ساختار بازار پیش از خصوصیسازی مورد توجه قرار گیرد.
3) خصوصیسازی با هدف رد دیون و تامین مالی کسری بودجه کنار گذاشته شود زیرا این اهداف، مانع خصوصیسازی موثر است.
4) باتوجه به اهمیت اهلیت شرکت و تمرکز بر واگذاری شرکت به بخش خصوصی واقعی و انجام خصوصیسازی بهجای خصولتیسازی، اهلیت سنجی خریداران پیش از واگذاری شرکت و سپس تنظیم واگذاری با اهلیت سنجی پیش گفته مورد توجه قرار گیرد.
5) باتوجه به حضور نهادهای عمومی غیردولتی بهعنوان نهادهایی با ماهیت دولتی اما بیرون از دولت و مداخله کننده در فرایند خصوصیسازی که واگذاری شرکتها به بخش خصوصی واقعی را مختل میکند، محدودیتها و قیود صریح برای حضور نهادهای عمومی غیردولتی در فرایند واگذاری شرکتهای دولتی و خصوصیسازی وضع شود.
6) از آنجا که خصوصیسازی هنگامی موثر است که دولت بتواند نقشهای تنظیمگری خود را بدرستی ایفا کند، تمهید سازوکارهای تنظیمگری مناسب برای وضعیت بعد از خصوصیسازی مورد توجه قرار گیرد.
بهبود محیط کسب و کار نیازمند اتخاذ راهکارهایی در زمینه کاهش بیثباتی اقتصادی، کاهش مداخلات فرابخشی و کاهش مداخلات بخشی و در نهایت، بهبود مداخلات راهبردی دولت است. در این زمینه نکات زیر قابل ذکر است:
1) کنترل کسری بودجه و پرهیز از کسری بودجه غیرفعال (غیربرنامهای) از جمله مهمترین اولویتها برای بهبود محیط کسب و کار است. علاوه بر آن مدیریت بدهیهای سالیان گذشته نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
2) ایجاد چشمانداز مثبت نسبت به تعاملات مالی از طریق حلوفصل منازعات بینالمللی و همچنین پیوستن به معاهداتی مانند گروه ویژه اقدام مالی (FATF) و کنوانسیون پالرمو، دنبال شود. پیشنهاد میشود، دولت قواعد مربوط به فعالیتهای مالی و پولی در ایران با استانداردهای مربوط به پولشویی و تأمین مالی تروریسم را ظرف شش ماه روزآمد کند؛ بهطوریکه ایران بهعنوان عضو همکار گروه ویژه اقدام مالی شناخته شود.
3) دولت باید تلاش کند تا سیاستگذاری ارزی را نه براساس تصمیمات خلق الساعه بلکه با مشاوره ذینفعان و درراستای اهداف بلندمدت سامان دهد. جلوگیری از تصمیمات جزیرهای، جزئینگر و خلقالساعه، بهصورت روزانه و بدون مشورت با بخش خصوصی یکی از نکات و توصیههای مهم برای تقویت مشارکت بخش خصوصی در جهش تولید است.
4) نظام بانکی باید باتوجه به هدف تقویت تامین مالی تولید و جلوگیری از انحراف منابع به سمت سوداگری و سفتهبازی بازآرایی شود.
5) در حوزههای بخشی، باتوجه به اینکه برخی از کالاها در مرحله تولید محصول از نهادههای یارانهای استفاده میکنند، دولت مجبور به قیمتگذاری در طول زنجیره تا محصول نهایی میشود. بر این اساس، پیشنهاد میشود تا قیمتگذاری محصولات نهایی به همین کالاهای اساسی و بازارهای محدود شده و دولت در سایر بازارها و بویژه در مورد قیمت نهادههایی نظیر انرژی، آب، خوراک صنایع و غیره بر اساس ملاحظات و اولویتهای تدوین شده در سند راهبرد (استراتژی) توسعه صنعتی اقدام کند.
6) در یکسال اخیر شاهد تلاشهایی برای تدوین استراتژی توسعه صنعتی از سوی دولت بودهایم. تدوین استراتژی توسعه صنعتی متناسب با مقتضیات کشور و با پایبندی به اصل اولویتبندی در انتخاب رستههای صنعتی مهم و بهرهگیری از مشاورههای بخش خصوصی در این زمینه از ضروریات است.
سال تولید، پشتیبانی ها و مانع زدایی ها
برگزیدن عناوین مختلف برای سال، سنتی است که از سال 1378 و با نامگذاری آن به عنوان «امام خمینی» از سوی مقام معظم رهبری آغاز شد. این سنت بعدها و از سال 1388 با نامگذاری این سال به عنوان حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف شکل جدیتر و اثر بخشتری به خود گرفت و سمت و سوی اقتصادی یافت.
از این سال به بعد تقریبا تمام شعارهای انتخابی برای سالهای مختلف محوریتی اقتصادی داشتند و این روال نشان میداد که اقتصاد به یکی از دغدغههای اصلی حاکمیت بدل شده است. در همین راستا سال 1400، از سوی رهبر معظم انقلاب در ادامه شعارهای اقتصادی برای سالهای گذشته، با عنوان سال «تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها» نامگذاری شده است، که تأکید حوزههای کلان کشور بر مسأله تولید ملی را به خوبی نشان میدهد. از ابتدای رواج این سنت برای ناگذاری هر سال، قرار بر این بوده است که شعار سال، خط و مشی و کلیت سیاستهای قوای سهگانه و سایر نهادهای تصمیمساز را برای سال پیشرو تعیین کند. در حقیقیت فعالان اقتصادی در تلاش هستند تا سازماندهی فعالیتهای خود را بر اساس آنچه به عنوان محور سیاستگذاریهای کلان اقتصاد کشور و در قالب شعار سال از سوی بلندپایهترین مقام نظام تعیین میشود، تنظیم کنند. در ادامه این گزارش، سعی بر آن شده است تا در جهت تحقق شعار سال، شاخصههای اصلی بیان و توضیح داده شوند. امر مسلم آن است که در این گزارش مهمترین شاخصههای برآورد شعار سال مورد بررسی قرار گرفتهاند و موارد دیگری نیز میتواند به این فهرست اضافه شود.