بهینه سازی انرژی در ایران؛ ظرفیت ها و چالش ها
بخش انرژی در ایران امروزه با مسائل عدیده ای از جمله عدم وجود نهاد حکمرانی به معنای واقعی، آسیب های نظام تعرفه گذاری، رشد تقاضا و مسائل بعدی آن از محل ناترازی، عدم سیاست گذاری جامع و برنامه ریزی برای حرکت به سمت تنوع منابع انرژی و برنامه های توسعه پایدار زیست محیطی و ... مواجه است.
در این بین با توجه به مسائل جاری و اهمیت حل چالش ناترازی انرژی با توجه به ابعاد مساله و ضرورت چاره اندیشی در این برهه زمانی، توجه به مساله بهینه سازی مصرف انرژی میبایست در مرکز توجه سیاست گذاریهای این حوزه قرارگیرد.
با مطالعه تجربیات جهانی در زمینه سیاستهای بهینهسازی انرژی و مقایسه با سیاست های جاری در کشور شاهد این هستیم که در حوزه بهینه سازی انرژی در ایران، سیاست گذاری دقیق و منتج به نتیجه ای تدوین نشده است و عموما سیاست ها فاقد برنامه ریزی دقیق و برنامه عملیاتی هستند. این سیاست ها در طول زمان مورد آسیبشناسی، بازبینی و اصلاح قرار نگرفته اند، جنبه عمومی داشته و نگاه بخشی و طبقه بندی شده در آن وجود ندارد و برنامه اقدام مشخصی برای این سیاست ها تعریف نشده است.
لذا در این نوشتار ضمن بررسی مهم ترین ظرفیت های قانونی بهینه سازی انرژی در ایران، آسیب شناسی اولیه ای از دلایل عدم موفقیت در تحقق اهداف اولیه آن ها ارائه شده است و ضمن ارائه پیشنهاداتی برای بهبود عملکردی این ابزارها، الزامات لازم برای پیشبرد طرح های بهینه سازی در ایران تشریح شده است.
گذار انرژی؛ راهبردی هوشمندانه برای برقراری تعادل در ناترازی انرژی
به منظور مدیریت مصرف انرژی، توجه همزمان به عرضه و تقاضا و در نتیجه رفع ناترازی انرژی، ضروری به نظر میرسد. با اجرای اقدامات در راستای گذار انرژی تا سال 2030، امکان کاهش 31 درصدی شدت مصرف انرژی و صرفهجویی سالانه تا 2 تریلیون دلار وجود خواهد داشت. در این راستا، کاهش شدت انرژی به معنای استفاده کمتر از انرژی برای تولید یک واحد ناخالص داخلی است که میتواند رشد اقتصادی را با هدایت انرژی اتلاف شده به منابع تولید انرژی پاک، افزایش دهد. همچنین، این اقدامات به شرکتها در جهت صرفهجویی در هزینه، رقابتپذیری و کاهش انتشار دیاکسیدکربن کمک میکند. در این گزارش بررسی میشود که چرا اقدامات مربوط به گذار انرژی، چه از بخش خصوصی و چه از بخش دولتی، ارزشمند است و راهنماییهایی در مورد نحوه اجرای آنها ارائه میدهد. شایان ذکر است، انجام این اقدامات بازدهی بالایی را از طریق استفاده از فناوریهای موجود فراهم میکند و گزینه مناسبی برای جذب سرمایه خواهد بود. همچنین اجرای اقدامات مذکور میتواند شرایطی را فراهم کند که در گذار به سمت انتشار خالص صفر، علیرغم تمرکز بر تقاضای انرژی، بر عرضه انرژی نیز تمرکز نمود.