ورود

ورود به بخش ارسال محتوا

نام کاربری *
رمز عبور *
به خاطر سپردن من

مقدمه

گسترش تعهدات دولت‌ در عرصه‌های اقتصادی - اجتماعی و تلاش در جهت تحقق اهدافی چون: تخصیص بهینه منابع،‌ توزیع عادلانه درآمد، رشد اقتصادی، افزایش اشتغال، ‌ثبات اقتصادی،‌ حفظ سطح عمومی قیمت‌ها، بهبود تجارت بین‌الملل و بهبود ترازپرداخت‌ها، هزینه‌های ‌پیش‌روی دولت‌ها را با روند صعودی مواجه ساخته است. ازاین‌رو، تأمین مالی چنین هزینه‌هایی برای دولت‌ها نیازمند دستیابی آنها به منابع درآمدی متنوع و پایدار است.

بررسی تجربه کشور در تأمین مالی هزینه‌های یادشده حاکی از این حقیقت است که دولت‌ها اغلب با درآمدهای حاصل از فروش نفت و درآمدهای مالیاتی به تأمین مالی هزینه‌های خود پرداخته‌اند و به علت وجود درآمدهای سرشار نفتی در سال‌های متمادی، همواره سهم درآمدهای مالیاتی در تأمین هزینه‌های دولت ناچیز بوده و در مقابل سهم منابع حاصل از فروش نفت خام در تأمین مالی این هزینه‌ها بالا بوده است. این در حالی است که، واکاوی تجربه کشورهای توسعه یافته در تأمین مالی هزینه‌های دولت حاکی از این حقیقت است که این کشورها تأکید زیادی بر درآمدهای مالیاتی به منظور تأمین هزینه‌های خود دارند. چراکه درآمدهای مالیاتی درآمد پایدار و درونزا محسوب می‌شوند. در حالی که درآمدهای حاصل از فروش نفت علاوه بر آنکه ماهیتی نوسانی داشته و متأثر از رخداد‌های بین‌المللی می‌باشند، به علت محدود بودن ذخایر نفتی، به‌عنوان یک منبع درآمدی پایداری محسوب نشده و در آینده‌ای دور یا نزدیک کشورهای متکی به درآمدهای نفتی مجبور هستند که در فکر جایگزین نمودن درآمدهای نفتی با سایر درآمدها از جمله درآمدهای مالیاتی باشند.

همچنین سیاست‌های تحریم اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران علیرغم تحمیل برخی هزینه‌ها بر اقتصاد کشور و ایجاد برخی نوسانات اقتصادی، حاوی درس‌های مفیدی برای سیاست‌گذاران اقتصادی کشور است. مهمترین درس حاصل شده برای کشور از تحریم‌ها، توجه به اقتصاد مقاومتی و تکیه بر ظرفیت‌های داخلی اقتصاد می‌باشد. در واقع تجربه کاهش درآمدهای نفتی و کسری فزآینده بودجه دولت موجب گردیده که سیاست‌گذاران، مسئولین و برنامه‌ریزان اقتصادی کشور به اهمیت عدم وابستگی به درآمدهای ناپایدار و لزوم تکیه بر منابع جایگزین داخلی بیش از پیش پی‌ببرند. به‌طوری‌ که، در بند «17» از سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، بر ضرورت اصلاح نظام درآمدی دولت با افزایش سهم درآمدهای مالیاتی تأکید شده است. به‌نظر می‌رسد از عمده‌ترین دلایل تأکید اقتصاد مقاومتی روی مبتنی کردن بودجه دولت بر درآمدهای مالیاتی، پایدار بودن این‌گونه درآمدها و درون‌زا بودن آن است. به‌طوری‌ که می‌توان گفت، درآمدهای مالیاتی کمترین آسیب‌پذیری را از ناحیه شوک‌های برون‌زا به اقتصاد کشور وارد می‌سازند.

براساس این، می‌توان نتیجه گرفت که درآمدهای مالیاتی در چرخه حیات اقتصادی کشور نقش مؤثری ایفا می‌کنند و ازاین‌رو، می‌توانند موجبات رهایی کشور از وابستگی به نفت و درآمدهای حاصل از صادرات نفت را به ارمغان آورند، اما آنچه‌ در شرایط موجود کشور حائز اهمیت است و نباید از آن غافل شد چگونگی ایجاد ظرفیت‌های مالیاتی و در واقع چگونگی افزایش درآمدهای مالیاتی است. چراکه رویکرد حاکم بر اخذ مالیات می‌تواند تأثیرگذاری بالایی بر کلیه متغیرهای اقتصادی داشته باشد و از این‌گذر نحوه و شدت اعمال مالیات می‌تواند تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران، تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان را تحت تأثیر قرار دهد. زیرا بنگاه‌های اقتصادی (به‌عنوان سرمایه‌گذارن و تولید کنندگان در اقتصاد) و خانوارها (به‌عنوان مصرف کنندگان و عوامل تولید در اقتصاد)، فرآیند تولید، مصرف و همچنین ترکیب و سبد دارایی‌های خود را براساس سیاست‌های مالیاتی در حال اجرا شکل می‌دهند تا بتوانند بیشترین سود و مطلوبیت را کسب کنند. ازاین‌رو، رویکرد دولت در افزایش درآمدهای مالیاتی باید هم‌راستا با شرایط اقتصادی کشور و وضعیت مودیان مالیاتی باشد، تا از این گذر نظام مالیاتی کشور بتواند به اهداف خود دست یابد. این امر در حالی است که، بکارگیری رویکرد افزایش درآمدهای مالیاتی توسط دولت بدون توجه به شرایط اقتصادی کشور و وضعیت مودیان مالیاتی، نه تنها نظام مالیاتی را در دستیابی به اهداف خود با شکست مواجه می‌سازد بلکه به بدتر شدن شرایط اقتصادی کشور می‌انجامد.

بر این اساس، هدف از گزارش پیش‌رو، واکاوی رویکرد دولت جهت اخذ مالیات در قوانین بودجه طی سال‌های 1392 الی 1395 و لایحه بودجه 1396 است. تا از این گذر با دلیل و برهان اثبات شود که فشار ناشی از افزایش درآمدهای مالیاتی در شرایط حاضر بر کدام یک از زیربخش‌های تشکیل دهنده درآمدهای مالیاتی است و آیا افزایش هر کدام از زیر بخش‌های مالیاتی فشاری را به فعالان اقتصادی تحمیل می‌کند.

ازاین‌رو، در گزارش پیش‌رو، واکاوی در زیربخش‌های تشکیل دهنده درآمد مالیاتی با این رویکرد صورت می‌گیرد که افزایش ظرفیت‌های مالیاتی از طریق افزایش کدام یک از اجزای درآمدهای مالیاتی حاصل می‌شود و آیا افزایش ظرفیت‌های مالیاتی در اسناد بودجه سنواتی به نفع تولید است یا علیه تولید قرار دارد. بر این اساس، ابتدا ساختار کلی مالیات ‌ستانی در کشور تشریح می‌شود، سپس مجموعه کارکردهایی که انتظار است با اعمال مالیات برای اقتصاد حاصل ‌شود، بیان می‌گردد و در ادامه، رویکرد حاکم بر کسب درآمدهای مالیاتی در اسناد بودجه مورد بررسی قرار می‌گیرد. در نهایت با جمع‌بندی مباحث مطرح شده، سعی بر آن است تا راهکارهای مناسبی جهت افزایش درآمدهای مالیاتی با تأکید بر رویکردهای مالیاتی که به نفع تولید و اقتصاد کشور است، ارائه شود.


تعداد کل مطالب: 1283

تعداد مطالب يک هفته گذشته: 4

تعداد مطالب امروز: 0
Don't have an account yet? Register Now!

Sign in to your account