سنتز گزارش چشمانداز افق 5 و 10 ساله مجموع تولیدات کشاورزی استان های شرق (منطبق بر ظرفیت آب)
ایران با داشتن ظرفیتهای محیطی، نهادی و دانشی میتواند به امنیت غذایی پایدار دست یابد که تضمینکننده کفایت، سلامت و ارزش تغذیهای فرآوردههای کشاورزی برای جمعیت روبه رشد و در شرایط تغییر اقلیم باشد. از این منظر مدیریت بهینه و بهرهبرداری اصولی و پایدار از منابع تولید متناسب با توان اکولوژیکی و آمایش سرزمین به عنوان ضروریاتی مهم و لازمه انکارناپذیر در دستیابی و حفظ امنیت غذایی می باشد. در اسناد بالادستی کلیه برنامههای مصوب و در سیاستها و راهبردهای توسعه توجه خاصی به برنامه ریزیهای تأمین (تولید) مواد غذایی در داخل و دسترسی افراد جامعه به سبد غذایی موردنیاز مبذول شده است. لذا در این طرح فراهمی تولیدات کشاورزی در استانهای شرق کشور (چهار استان خراسان رضوی، شمالی و جنوبی و سیستان و بلوچستان) در دو افق 5 ساله (1407-1403) و 10 ساله (1412- 1403) نسبت به 4 ساله منتهی به سال 1399 به عنوان دوره پایه در دو سناریوی کم آبیاری و آبیاری کامل (منطبق بر ظرفیت آبی منطقه شرق کشور) موردبررسی قرارگرفته است.
ارزیابی استراتژی¬های بهبود بهره¬وری آب کشاورزی
آب مهمترین عامل توسعهی اقتصادی در اقلیمهای خشک و نیمه خشک است. بنابراین مدیریت هوشمند آن، متضمن توسعه پایدار میباشد. در شرایط فعلی خشکسالیهای متعدد، تقاضای روزافزون و بهرهبرداری بیرویه از آب، نگرانیهای جدی را در مدیریت منابع آب و در نتیجه توسعه پایدار کشور ایجاد کرده است. متأسفانه بسیاری از فرصتها در زمینه به کارگیری استراتژیهای مدیریت ریسک جهت پیشگیری از ورود به شرایط بحرانی کنونی از دست رفته است و چارهای جز استفاده مؤثر از فرصتهای باقی مانده و اتخاذ استراتژیهای مدیریت بحران باقی نمانده است. در چنین شرایطی، ارتقاء بهرهوری آب میتواند نقشی چند سویه را ایفا نماید. از یک سو میتواند با کاهش مصرف آب بدون تغییر در آمد زارعین، به بهبود تراز آب سفرههای آب زیرزمینی کمک نماید و حقابه فراموش شده تالابها و دریاچههای خشکیده را تأمین کند و از سوی دیگر با بخشی از آب ذخیره شده، نیاز سایر بخشها نظیر شرب و صنعت را فراهم آورد. کاهش قیمت تمام شده و امکان افزایش درآمد زارعین از منافع دیگر بهبود بهرهوری آب است.
در این راستا، مطالعه حاضر در دو بخش سازماندهی شده است. در بخش اول، استراتژیها و راهکارهای بهبود بهرهوری آب با بررسی مطالعات مختلف، مشورت با ذینفعان و جمع آوری سیستماتیک دیدگاه کارشناسان خبره استان فراهم آمده و با روش فازی چند معیاری مورد ارزیابی و اولویت بندی قرار گرفتهاند. در بخش دوم، اثربخشی بعضی از استراتژیها و راهکارهای بدست آمده در مرحله اول، با استفاده از مدلهای برنامهریزی ریاضی شبیه سازی و تحلیل شده است. برخلاف روال معمول، سعی شده است که از پرداختن به جزئیات مدلها و روشهای ریاضی که از منابع علمی، قابل دستیابی است، خودداری شده و بر نتایج ملموسی که میتواند، سیاستگذاران را در اتخاذ تاکتیکها و فرآیندها، یاری نماید، تأکید شود.