در قرن بیستم دگرگونی های چشمگیری از لحاظ موقعیت و شرایط برای زنان در عرصه های گوناگون رخ داده است. در دهه های اخیر افزایش قابل ملاحظه تعداد زنان دانش آموخته و ارتقای آگاهی و سطح تحصیلات آنان سبب افزایش تقاضا برای ورود به بازار کار شده است. این تحول میتواند منشا دگرگونیهای گسترده اجتماعی- فرهنگی نیز باشد که به طور اجتناب ناپذیری پیشرو است. ارتقاء سطح تحصیلات، ورود به عرصه کسب وکار و افزایش مشارکت اجتماعی از جمله تغییراتی است که بخش قابل ملاحظ های از زنان ایرانی طی سالهای اخیر تجربه کردهاند. این فرایند برای آنان فرصتها و چالشهای جدیدی به همراه آورده است. زنان نه تنها به عنوان یک جنسیت، بلکه با جایگاه ها و موقعیتهای متنوع و متفاوت برخاسته از توانمندیها و مهارتهای علمی - تخصصی و نیز با فرصتهایی که جامعه و نظام سیاسی در اختیار آنها قرار میدهد، در عرصه توسعه نقش آفرینی میکنند. در سالهای اخیر در کشور ما نگرش جدیدی مورد توجه قرار گرفته است. بر مبنای این نگرش زن تنها دریافت کننده نیست، بلکه تولیدکننده، مشارکت کننده و درعین حال برخوردار شونده امکانات به دست آمده در فرآیند توسعه نیز میباشد .
دگرگونی های یاد شده به همان نسبت که منشأ بهبود کیفیت زندگی و پیشرفت اجتماعی زنان شده، آنها را با چالشها و مشکلات جدیدی رویاروی ساخته است. این وضعیت به خصوص برای زنانی که دغدغه همساز کردن نقشهای سنتی و مدرن را دارند، با چالشهای بیشتری همراه است . با توجه به ورود بی سابقه بانوان به عرصه های کاری، موضوع کار و بیمه این قشر یکی از دغدغه های اساسی نظامهای اقتصادی و اجتماعی است و توجه به رفاه و کرامت انسانی زنان مدنظر بوده است .