کارآفرینی از جمله مفاهیمی است که در صورت اهتمام دولتها نسبت به آن، ره چند صد ساله را در دههاي طی خواهند نمود. در بسیاري از کشورهاي دنیا از جمله کشورهاي در حال توسعه از اواخر دهه ۱۹۸۰ به موضوع کارآفرینی توجه جدي شده است. رشد شتابان کارآفرینی در جهان چندي نیست که باعث تحول عظیم در رویدادهاي اقتصادي از یک سو و افزایش شکاف و فاصله میان کشورها از سوي دیگر شده است. عدم برنامه ریزي و اجراي صحیح در این حوزه این فاصله را بیش از پیش افزایش خواهد داد. کارآفرینی به عنوان نیروي محرکه در توسعه کشورها به شمار میآید. کارآفرینی عامل اصلی ایجاد ثروت و ارزش اقتصادي براي جوامع شناخته شده است. در دنیاي در حال تحول امروز، کامیابی از آن جوامعی است که بین منابع کمیاب و قابلیتهاي مدیریتی به وسیله کارآفرینی منابع انسانی خود رابطه معناداري را برقرار سازند. به عبارت دیگر جامع هاي میتواند در مسیر توسعه گام بردارد که با ایجاد بسترهاي لازم، منابع انسانی خود را به دانش و مهارت کارآفرینی تجهیز نماید تا با استفاده از این توانمندي ارزشمند، جامعه را به سوي ایجاد ارزشهاي رشد و توسعه، مدیریت و هدایت کند. با این نگرش، کارآفرینان و کارآفرینی نقش کلیدي در روند توسعه و پیشرفت جوامع مختلف ایفا مینمایند.
کارآفرینی عبارت است از فعالیت هدفمند که شامل یک سري تصمیمات منسجم فرد یا گروهی از افراد براي ایجاد، توسعه کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصتها، ارضاي نیازها از طریق نوآوري و» روبرت نشتات». یا حفظ واحد اقتصادي است کارآفرینی یک رفتار میباشد و در واقع بکاربردن مفاهیم و تکنیکهاي «پیتر دراکر» تأسیس یک کسب و کار میداند. از نظر مدیریتی، استانداردسازي محصول، بنا نهادن کار بر پایه آموزش در آن لحاظ شده است. در تعریف دیگري کارآفرینی به عنوان یک تسریع کننده جرقه رشد و توسعه اقتصادي بیان میشود و یک نوع تصمیمگیري اجتماعی است که توسط نوآوران اقتصادي انجام میگیرد و نقش عمده کارآفرینان اجراي فرآیند گسترده ایجاد جوامع محلی و بین المللی و یا دگرگون ساختن نهادهاي اجتماعی و اقتصادي است.