كيوان كاشفي مدیرعامل شرکت چاپ و بستهبندی کاشفی برخلاف باور عمومی، سرنوشت واقعی اقتصاد یک مملکت نه در سرای قانونگذاری نوشته میشود و نه حیات و مماتش وابسته به میزهای خاکخورده و راهروهای پرپیچ و خم ادارات دولتی است؛ سرنوشت اقتصاد، کنار یک دستگاه پرسکاری رقم میخورد یا در عرشه یک شناور تجاری. رونق و توسعه اقتصاد را بنگاه ها رقم میزنند نه دولت ها. البته بنگاه اقتصادی به معنای اکمل کلمه؛ یعنی آنها که از صفر شروع کردهاند؛ آنها که روزی «خرد» نام داشتند و امروز با همه مصائب شرکت داری در ایران به یک بنگاه اقتصادی بدل شده و به بیانی «برند» شدهاند. اما مسیر تبدیل شرکت های کوچک یا خانوادگی به بنگاه های اقتصادی بزرگ، در همه جای دنیا دشوار است؛ اما در ایران از دشوار هم دشوارتر!
فهرست کردن مصائب شرکت داری در ایران و چالش های مبتلا به فضای کسب و کار مثنوی هفتادمَن طلب میکند؛ از روزی که فرد به راه اندازی یک کسب و کار میاندیشد، چالش ها آغاز میشود و کسب و کار جدید به مثابه کودکی نوپا، هر چه جلوتر می رود، مشکلاتش بیشتر می شود. لیک کودک نوپا روزی از آب و گل در میآید و برنای بالغی میشود، اما قاطبه شرکت ها و کسب و کارهای وطنی نه از گل در میآیند و نه لذت خشکی را می چشند که هر روز برای بقا و زنده ماندن دست و پا میزنند تا در غرقابه مشکل، نیست نشوند.