تحلیلی از جهانی شدن با استفاده از شاخص KOF و پیامدهای آن برای توسعه اقتصاد جهانی
شاخص جهانیسازی KOF یک معیار جامع از جهانیشدن است که توسط موسسه اقتصادی KOF سوئیس در ETH زوریخ ایجاد شده است. این شاخص جنبههای مختلف جهانی شدن از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در نظر میگیرد. این شاخص از سال 2002 به صورت سالانه محاسبه میشود و بینشهای ارزشمندی را در مورد سطح جهانی شدن در سراسر جهان ارائه میدهد. این گزارش مروری بر شاخص جهانیسازی KOF، شامل روششناسی، آخرین یافتهها، نقاط قوت و ضعف این شاخص و دیدگاهی انتقادی در مورد سودمندی آن برای درک جهانی شدن را ارائه میدهد. در نهایت، پیامدهای این شاخص برای توسعه اقتصادی جهانی بررسی میشود. همچنین در این گزارش با توجه به آخرین یافتههایی که از موسسه اقتصادی KOF سوئیس در ETH زوریخ استخراج شده، میزان شاخص جهانی سازی KOF برای ده کشور برتر سال 2020، 2019 و 2018 و کشور ایران همراه با رتبه آنها در قالب جدول اشاره شده است. قابل ذکر است که آخرین گزارش این موسسه در سال 2022 منتشر شده و مربوط به آمارهای سال 2020 است.
به طور کلی، این گزارش تجزیه و تحلیل جامعی از شاخص جهانی سازی KOF و اهمیت آن برای درک جهانی شدن در جهان معاصر ارائه می دهد، که مطالعه آن می تواند درک عمیقتری از ماهیت پیچیده و چندوجهی جهانی شدن و تأثیر آن بر جنبههای مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به سیاستگذاران، پژوهشگران و تمامی علاقمندان به جهانیسازی دهد.
سه کلید برای یک بازیابی قدرتمند بعد از پاندمی
در حال حاضر طی کردن مسیر رشد پایدار و فراگیر در ایجاد انعطافپذیری نهفته است.
اقتصاد جهانی انعطافپذیری قابل توجهی را از طریق همهگیری کووید-19 نشان داده است و سریعتر از حد انتظار به وضعیت ماقبل بازگشته است. حرکت اقتصادی همچنان قوی است، اما ملت ها و سازمان ها با جریان های متقاطع در زنجیره تامین، در دسترس بودن نیروی کار و تورم مواجه هستند.
این بازگشت پذیری در همه گیری، در شرایطی صورت می گیرد که بحران آب و هوا بدتر شده و نابرابری اقتصادی افزایش یافته است. این چالشهای ترکیبی به ما یادآوری میکنند که بحرانها میتوانند به خط مشی ها و استراتژی حوزه آبخیزداری نیز سرایت نمایند.
در واقع، پایههای رشد آینده اغلب بر واکنش های جوامع به ضعفهایی که بحرانها آشکار میکنند، گذاشته میشود. در این مقطع، موفقیت در بهبودی ما هنوز تضمین نشده است. تاریخ نشان می دهد که در مواقع اختلال، تاب آوری به انطباق پذیری و قاطعیت در تصمیمات بستگی دارد. هنگامی که حادترین دوره همه گیری فروکش کرد، عناصر تاب آوری به کلید موفقیت در آینده تبدیل خواهد شد.
اکنون برای ساختن آینده ای بهتر، باید تأکید از اقدامات دفاعی و اهداف کوتاه مدت به یک برنامه رشد پایدار و فراگیر تغییر کند. رشد، پیشگام توسعه اقتصادی است. بر این اساس رشد فراگیر پایدار بر رشدی متمرکز خواهد بود که از سلامت و ترمیم محیط زیست حمایت می کند و در عین حال وضعیت معیشت بخش های وسیع تر جامعه را بهبود می بخشد. ما باید مسیرهایی را برای رسیدن به یک جامعه واقعاً بهتر بیابیم تا اقدامات ما، سیاره ما و اقتصاد ما را انعطاف پذیرتر و امن تر کند.
اما رهبران چگونه می توانند بر این چالش تاب آوری برای دستیابی به رشد پایدار و فراگیر غلبه نمایند؟ دستیابی به این موفقیت بستگی به رسیدگی موثر و جامع به شرایط اقتصاد و جوامع ما و مهمتر از همه، روابط متقابل آنها (آب و هوا، مراقبت های بهداشتی، نیازهای نیروی کار، زنجیره تامین، دیجیتالی شدن، امور مالی، و نابرابری و توسعه اقتصادی) دارد.
جایگاه ایران در دیپلماسی اقتصادی همسایگان
مرکز پژوهشهای اتاق ایران ضمن انتشار گزارش " جایگاه ایران در دیپلماسی اقتصادی همسایگان " به بررسی عوامل ساختاری و کارگزاری شکلدهنده به جایگاه ایران در دیپلماسی اقتصادی همسایگان پرداخته است. در بخش نخست این گزارش عوامل ساختاری مورد بحث قرار گرفتهاند. بخش دوم شامل بررسی نگرش همسایگان ایران به دیپلماسی اقتصادی است و نهایتاً در بخش سوم، جایگاه ایران با توجهبه این متغیرها تبیین شده است.
به لحاظ ساختاری همسایگان ایران موقعیتی حاشیهای و قاعده پذیر در نظام تجارت جهانی و بهطورکلی اقتصاد سیاسی بینالملل دارند. سهم محیط همسایگی ایران در اقتصاد جهانی حدود ۵ درصد است. شگفت آنکه این سهم در ۷۰ سال اخیر چندان تغییر نکرده است؛ به دیگر سخن این منطقه در یک وضعیت رکود تاریخی قرار گرفته است. اینکه ایران در دیپلماسی اقتصادی خود، اولویت نخست را برای محیط همسایگی قائل شده است، از این منظر قابل نقد است. به دیگر سخن ایران تنها برای تعامل با ۵ درصد اقتصاد جهانی اولویت قائل شده است دولتهای قاعده پذیر در شرایطی که ایران با هسته اقتصاد سیاسی بینالمللی دچار تعارض و تنش میشود، نمیتوانند پنجره فرصتی باشند.
عامل دیگری که از نظر ساختاری در شکلدهی به جایگاه ایران در دیپلماسی اقتصادی همسایگان اهمیت دارد آنکه در این محیط "دولتها" بازیگران کلیدی در اقتصاد سیاسی کشورها محسوب میشوند. تقریباً در تمامی کشورهای محیط همسایگی ایران نوعی سرمایهداری دولتی حاکم است. نقش کلیدی دولت در اقتصاد سیاسی همسایگان از آن رو اهمیت دارد که تعارضات ژئوپلیتیک ایران و این کشورها به سرعت بر روابط اقتصادی آنها با ایران اثر میگذارد.
افزون بر عوامل ساختاری، از منظر عوامل کارگزاری و نگرش همسایگان به روابط اقتصادی و تجاری با ایران میتوان گفت که کشورهایی همچون ترکیه، پاکستان، امارات عربی متحده و سایر اعضای شورای همکاری خلیجفارس چشماندازهای بلندمدتی را برای شکلدهی برای ارتقاء جایگاه خود در اقتصاد جهانی تعریف کردند. در هیچ یک از چشماندازهای طراحی شده توسط طیفی از همسایگان ایران، منطقه، در اولویت نخست قرار ندارد. بلکه نقشآفرینی در زنجیرههای جهانی ارزش و ارتقای موقعیت این کشورها در این زنجیرهها در کانون توجه قرار دارد. دادههای آماری نیز نشان میدهند، ایران در میان شرکای تجاری کلیدی اغلب کشورهای همسایه قرار ندارد؛ به دیگر سخن ایران بازار صادراتی و وارداتی مهمی برای اغلب همسایگان محسوب نمیشود. موقعیت ضعیف ایران در بازارهای همسایه، یکی دیگر از عواملی است که بر نگرش آنها در قبال ایران تاثیر میگذارد.
سخن آخر اینکه ایران همچون همسایگان کلیدی نیازمند نقشآفرینی در اقتصاد جهانی و در زنجیرههای جهانی ارزش است. محیط همسایگی میتواند به عنوان بخشی از این راهبرد تلقی شود. تمرکز بر محیط همسایگی، به معنای تمرکز بر تنها 5 درصد از اقتصاد جهانی و به بهای نادیدهگرفتن ۹۵ درصد دیگر است.
پایش تحولات تجارت جهانی (گزارش هفتم)
مرکز پژوهشهای اتاق ایران در رویکردی تازه انتشار سلسله گزارش های "پایش تحولات تجارت جهانی" با هدف بررسی رویدادهای کلیدی در محیط ژئواکونومیک ایران را در دستور کار قرار داده است. در این قالب رویدادهای کلیدی از منظر تاثیرگذاری بر دیپلماسی اقتصادی و موقعیت ژئواکونومیک ایران مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.
در هفتمین گزارش از این سلسله گزارشها، گلچینی از تحولات اخیر در دو لایه جهانی و منطقهای محیط ژئواکونومیک ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفت هاند.
در بخش اول این گزارش و در ذیل عنوان پایش تحولات در لایه جهانی، چین همچون همیشه در میان خبرسازترین کشورها قرار داشته و تلاش این کشور برای تبدیل شدن از صادرکننده کالا به صادرکننده خدمات و متمرکز شدن بر حلقه های بالایی زنجیره جهانی ارزش، مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، دومین نمایشگاه تجارت خدمات چین با شعار "بهسوی آینده دیجیتال و توسعه خدمات محور" در سپتامبر و با تمرکز بر اقتصاد دیجیتال، کربنزدایی، جلوگیری از گسترش بیماریهای همهگیر و اینترنت اشیاء برگزار شد. آمریکا نیز در مقابل و در ادامه تلاش خود برای رقابت و حذف چین از ترتیبات تجاری جدید، به دنبال انعقاد موافقتنامه تجارت دیجیتال با آسهآن است و تلاش میکند مذاکرات در این حوزه را پیش ببرد. در سوی دیگر جهان، بریتانیا و ترکیه در پی ادامه مذاکرات برای امضای یک توافقنامه در راستای حمایت از صنعت خودروسازی و صنایع فولاد بریتانیا از یک سو و تسهیل حضور استارتآپهای ترک در بریتانیا از سوی دیگر هستند. در واقع بریتانیا نیز در تلاش برای ایفای نقش هر چه بیشتر در اقتصاد جهانی، به ویژه از زمان خروج از اتحادیه اروپا است.
در بخش دوم گزارش و در ذیل عنوان پایش تحولات در لایه منطقه ای، افغانستان همچنان در صدر اخبار تحولات منطقه ای قرار دارد. کنترل شدید آمریکا بر ذخایر ارزی افغانستان و نیز جلوگیری از ارسال کمکهای بشردوستانه به این کشور، سبب بالا رفتن احتمال فروپاشی اقتصادی این کشور شده است. به همین جهت طالبان میکوشد افغانستان را به بخشی از کریدور اقتصادی چین- پاکستان بدل کند که این مسئله ممکن است سبب زوال موقعیت ایران در ژئواکونومی افغانستان شود. مسئله دیگر، تلاش موفقیت آمیز عمان برای توسعه بندر صحار در این کشور و تبدیل شدن به هاب لجستیک خلیج فارس است که سبب افزایش شکاف میان بندر صحار و بندر چابهار شده و یکی دیگر از چالشهای ژئواکونومیک ایران خواهد بود. در مصر، اخیرا طرح احداث کانال سوئز ریلی تبدیل به بحث روز شده که طی قراردادی با شرکت زیمنس آلمان، قرار است مصر را به هاب لجستیک میان اروپا و آسیا تبدیل نماید. پاکستان هم میکوشد علیرغم محیط کسب و کار نامساعد و برخی رفتارهای ضد چینی در میان شهروندان خود، رضایت چین را برای اجرای فاز دوم پروژه کریدور اقتصادی چین- پاکستان کسب نماید که در صورت موفقیت، این کشور به مهمترین شریک استراتژیک چین در جهان تبدیل خواهد شد. در نهایت، همکاری چهارجانبه مصر، اردن، سوریه و لبنان با موافقت ایالات متحده در مورد تعلیق تحریمهای سوریه، در آستانه اجرایی شدن قرار گرفته است.