مدل چینی توسعه: آموزه ها برای ایران
دغدغه پژوهش حاضر، تبیین روند دگرگونی چین مدرن از منظر اقتصاد سیاسی است؛ به دیگر سخن، پرسش کلیدی پژوهش، آن است که در چین پس از سال ۱۹۷۸، چه تحولاتی در روابط دولت و بازار رخ داد که در مدتی کوتاه این کشور را به دومین قدرت اقتصادی دنیا مبدل کرد؟ برای پاسخ به این پرسش، در وهله نخست باید روند دگردیسی در دولت به عنوان مهمترین نهاد در تاریخ سیاسی و اقتصادی چین را مورد بحث قرار داد. به بیان دیگر، اینکه دگردیسی دولت در چین پس از سال 1949، چه مسیری را طی کرد، نقطه عزیمت تبیین تجربه توسعهاین کشور در دهههای اخیر است. زیرا بدون تبیین دگردیسیهای دولت و تبدیل شدن آن به دولتی توسعهگرا، بحث از تجربه توسعه در چین و شکل نوین رابطه دولت و بازار بحثی بیمبناست. از همین رو میکوشیم تا روند دگردیسی دولت به وجود آمده از انقلاب را از منظر اقتصاد سیاسی مورد بحث قرار دهیم تا زمینههای تببین تغییرات توسعهای که در فصول آتی مورد بحث قرار میگیرد، فراهم آید.