بررسی گسترش زیرساخت های حمل و نقل ترکیبی و رفع موانع نرم افزاری در توسعه مناسبات ایران با اوراسیا با تکیه بر ظرفیت های متنوع گیلان
چکیده:
ایران در سالهای اخیر عضویت در ائتلافها و پیمانهای منطقهای و فرامنطقهای نظیر دی هشت، اکو، شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا را به عنوان فرصتی برای گسترش روابط بینالمللی و تقویت مراودات و توانمندیهای اقتصاد خود در دوره تحریمها در دستور کار خود قرار داده است. لذا فارغ از استلزامات ناشی از مقابله با محدودیتهای بینالمللی ایجاد شده در قالب تحریمهای آمریکا و غرب، همکاری اقتصاد ایران با یک بلوک اقتصادی نظیر اتحادیه اقتصادی اوراسیا الگوی خوبی برای بهرهبرداری از فرصتها و چالشهای روندهای جهانی شدن و منطقهگرایی محسوب شده و در این میان استان گیلان با توجه به موقعیت استراتژیک خود به عنوان دروازه اصلی ورود و خروج کالاهای روسیه که مهمترین و بزرگترین عضو اتحادیه میباشد، در کنار دارا بودن مرز دریایی و ارتباطات با قزاقستان دومین اقتصاد قدرتمند اتحادیه مزبور و با بهرهمندی از مزیت قرار گرفتن در مسیر کریدور شمال جنوب، نهتنها از امکان ارائه انواع حمل و نقل ترکیبی(ریلی،زمینی،دریایی و هوایی) برخوردار بوده بلکه با تکمیل زیرساختهای حمل و نقل ترکیبی و رفع موانع نرمافزاری و تکیه بر توانمندیهای متعدد تولیدی، صنعتی در زمینههای مختلف همچون فرآوری محصولات کشاورزی؛ در کنار وجود منطقه آزاد تجاری صنعتی انزلی، منطقه ویژه اقتصادی آستارا و سابقه مناسبات بازرگانی چند صد ساله می تواند به هاب مبادلات کالاهای کشورمان با اوراسیا تبدیل شده و همچنین پایهگذار مسیر ترانزیتی جدیدی برای گسترش مراودات اعضای این اتحادیه با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و غرب آسیا باشد.
براین اساس تحقیق پیش روی در آستانه توافق دو طرف برای اجرایی شدن موافقتنامه تجارت آزاد، در قالب پنج فصل ، یک (ادبیات تحقیق)، دو (معرفی اتحادیه اقتصادی اوراسیا)، سه (استان گیلان: فرصتها و چالشها)، چهار (تجزیه و تحلیل پرسشنامه طرح پژوهشی با محوریت واکاوی مهمترین موانع) و در نهایت پنج (نتیجهگیری) ؛ ابعاد مختلف و چگونگی تحقق این راهبرد را مورد بررسی قرار میدهد.
در فصل نخست ابتدا به ساکن به بیان اهمیت تحقیق پیش روی پرداخته و در ادامه کلید واژههای جهانی شدن، منطقهگرایی، ترانزیت، تجارت ترجیحی، کریدور شمال جنوب، اوراسیا و استان گیلان به منظور رسیدن به فهم مشترک در مبانی ادبیات تحقیق پیش روی تعریف و تبیین میشوند.
تحلیلی از جهانی شدن با استفاده از شاخص KOF و پیامدهای آن برای توسعه اقتصاد جهانی
شاخص جهانیسازی KOF یک معیار جامع از جهانیشدن است که توسط موسسه اقتصادی KOF سوئیس در ETH زوریخ ایجاد شده است. این شاخص جنبههای مختلف جهانی شدن از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در نظر میگیرد. این شاخص از سال 2002 به صورت سالانه محاسبه میشود و بینشهای ارزشمندی را در مورد سطح جهانی شدن در سراسر جهان ارائه میدهد. این گزارش مروری بر شاخص جهانیسازی KOF، شامل روششناسی، آخرین یافتهها، نقاط قوت و ضعف این شاخص و دیدگاهی انتقادی در مورد سودمندی آن برای درک جهانی شدن را ارائه میدهد. در نهایت، پیامدهای این شاخص برای توسعه اقتصادی جهانی بررسی میشود. همچنین در این گزارش با توجه به آخرین یافتههایی که از موسسه اقتصادی KOF سوئیس در ETH زوریخ استخراج شده، میزان شاخص جهانی سازی KOF برای ده کشور برتر سال 2020، 2019 و 2018 و کشور ایران همراه با رتبه آنها در قالب جدول اشاره شده است. قابل ذکر است که آخرین گزارش این موسسه در سال 2022 منتشر شده و مربوط به آمارهای سال 2020 است.
به طور کلی، این گزارش تجزیه و تحلیل جامعی از شاخص جهانی سازی KOF و اهمیت آن برای درک جهانی شدن در جهان معاصر ارائه می دهد، که مطالعه آن می تواند درک عمیقتری از ماهیت پیچیده و چندوجهی جهانی شدن و تأثیر آن بر جنبههای مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به سیاستگذاران، پژوهشگران و تمامی علاقمندان به جهانیسازی دهد.
صنایع آینده؛ مروری بر فناوری های متحول کننده جهان: رباتیک، ژنومیک، ارزهای رمزنگاری شده، امنیت سایبری و کلان داده ها
جهانی شدن، شاخص KOF و جايگاه ايران
روند جهانی شدن فراگیر و همه جانبه میباشد به نحوي که تمامی ابعاد آن بطور همزمان ولی با شدت متفاوت به وقوع می پیوندند. از جهانی شدن تعاریف مختلفی ارائه شده است که با توجه به آنها می توان گفت: »جهانی شدن مجموعه پیچیدهاي از فرآیندهاي متمایز، اما مرتبط اقتصادي، فرهنگی، اجتماعی و نیز نظامی و سیاسی است که از طریق آنها مناسبات اجتماعی در دورهاي طولانی از تاریخ و در مقیاسی جهانی و قابل دسترس در سطح جهان تحول یافته است« در واقع، یک قلمرو عمومی در سطح جهان به وجود آمده است، که آدمی بازیگر اصلی آن و جامعه جهانی صحنه اصلی بروز توانایی هاي اوست. جهانی شدن در صورت انسجام میتواند سبب گسترش پیوندها و ارتباطات متقابل فراتر از حد دولتها شود و اهمیت محلات و قومیتگرایی را به حداقل برساند. جهانی شدن در حقیقت از پیامدهاي نوزایی تمدن صنعتی و انقلاب تکنولوژي و گسترش سرمایهداري است که در صورت تحقق دور از فساد و نقص میتواند بموجب فرآیندهاي پیچیده، جوامع مدنی را جایگزین دولت - شهرهاي سنتی کرده و در تعاملی برابر با به صورتی متوازن باعث توسعه همگانی گردد.