بحران مالی و درس های آن؛ خاموش کردن شعله های آتش بحران
تحلیلی بر شرایط اقتصاد ایران با نگاه به نتایج گزارش ریسک های جهانی (2022)
گزارش سال 2022 ریسک های جهانی، با نگاهی به مخاطرات جهان در سال پیش رو و نیز شناسایی پنج ریسک اصلی و مهم برای کشورهای مختلف، توسط مجمع جهانی اقتصاد منتشر شده است. بر اساس نتایج این گزارش، نگرانی های عمده در سطح جهانی عبارتند از: مسائل اجتماعی و محیطی، کاهش همکاری در حل چالش های جهانی ناشی از بهبود اقتصادی متفاوت، تشدید نابرابری ها در اثر تغییرات نامنظم آب و هوایی، افزایش تهدیدات سایبری در اثر افزایش وابستگی دیجیتالی، تشدید ناامنی جهانی در اثر موانع وضع شده بر روی جا به جایی افراد بین مرزها، مشکلات در استفاده از فرصت های فضایی و تاثیرات همهگیری بر تابآوری کشورها.
انتشار و همه گیری کووید 19 و بعد از آن سرعت و میزان واکسیناسیون در کشورهای مختلف روندهای یکسانی را طی نکرده است و کشورهای در حال توسعه به نسبت اقتصادهای توسعه یافته آسیب بیشتری از وضع پیش آمده متحمل شدند؛ بطوریکه چشم انداز رشد در این کشورها به استثنای چین، به نسبت برآوردهای پیش از پاندمی به میزان قابل توجهی کاهش نشان می دهد. این مساله جهان را با شکاف درآمدی بیشتری رو به رو خواهد کرد و همکاری های بین المللی را برای کاهش مشکلات در سطح جهانی کاهش خواهد داد. همه گیری، اثرات متفاوتی بر تاب آوری کشورها به جا گذاشته است، تغییرات ساختار تولید و وابستگی بیشتر به فنآوری های دیجیتال، خطر حملات سایبری را به همراه آورده و تشدید فاصله میان کشورها، ریسکی برای تقویت انسجام و همدلی در سطح جهانی است. وضع موانع بیشتر بر سر راه جا به جایی نیروی انسانی در بین مرزها، امید به آینده ای باثبات را در سطح اقتصادهای نوظهور کاهش می دهد و با تشدید آسیب های اجتماعی و افت سلامت روان همراه خواهد شد. در این میان تغییرات نامنظم آب و هوایی و شکست اقدامات اقلیمی نیز تهدید مهم دیگری برای جهان به شمار می رود.
بر اساس نتایج این گزارش، پنج ریسک اصلی شناسایی شده برای اقتصاد ایران شامل بحران اشتغال و معیشت، سرخوردگی گسترده جوانان، رکود اقتصادی طولانیمدت، بحران منابع طبیعی، از دست دادن تنوع زیستی و فروپاشی اکوسیستم می باشند. بررسی روندهای آماری ایران با هدف سنجش صحت و اعتبار ریسک های شناسایی شده، نشان از تایید نگرانی های فوق دارد. بر اساس آمارهای موجود هر چند که نرخ بیکاری، از سال 1395 کاهش یافته است، اما به نظر نمی رسد این کاهش از محل افزایش مشاغل تمام وقت نتیجه شده باشد. زیرا سهم شاغلان با 49 ساعت کار در هفته به کمترین مقدار خود در دهه 1390 رسیده و روند آن از سال 1396 نیز کاهشی بوده است. از سوی دیگر مقرری بگیران بیمه بیکاری افزایش و بیمه شدگان مشمول 3% بیکاری کاهش نشان می دهد. در سال 1399 سهم اشتغال غیر رسمی از شاغلان 15 ساله و بیشتر، 58 درصد می باشد که رقم قابل توجهی است. آمارهای فوق نشان می دهد اتکای محض به متغیر نرخ بیکاری برای تحلیل وضعیت اشتغال کافی نمی باشد. بسیاری از مشاغل خصوصا در بخش خدماتی، امنیت شغلی مناسبی ندارند و آسیب پذیری بالایی نسبت به بحرانهای بخشی و ملی از جمله پاندمیها یا محدود شدن دسترسی به اینترنت دارند. تجربه ریزش مشاغل خصوصا در بخش خدمات بعد از همه گیری کووید 19 از همین دست موارد می باشد.
در زمینه بررسی معیشت، ارقام شاخص فلاکت نشان می دهد از سال 1395 تا 1400 رقم این شاخص بیش از دو برابر شده است که به نوعی ناشی از رکود تورمی حاکم بوده است و ترکیب بیکاری و تورم بالا معیشت جامعه را با بحران جدی مواجه می کند. متوسط درآمد خانوار شهری به متوسط قیمت یک متر مربع زیربنای مسکونی در نقاط شهری نیز در سال 1398 کمترین رقم را در دهه 1390 داشته است و نسبت هزینه خالص مسکن به کل هزینه های خانوار شهری در فاصله 1396 تا 1399، 1.3 برابر شده است. افزایش هزینه های مسکن، توانایی خانوارها را برای انجام سایر مخارج ضروری زندگی کاهش می دهد و تامین معیشت را دشوارتر می کند. در دهک های اول تا پنجم روستایی و اول تا سوم شهری متوسط درآمد خانوار از هزینه های آن کمتر است. این مساله ضمن آنکه نابرابری در توزیع درآمد را در سطح جامعه نشان می دهد، دشواری تامین معیشت و پرداخت هزینه ها را برای درصد قابل توجهی از جمعیت گوشزد می کند. مصرف سرانه گوشت دام از 13 کیلوگرم در سال 1390 به 6 کیلوگرم در سال 1400 رسیده که یعنی در سال 1400 کمتر از نصف میزان سال 1390 شده است و مصرف سرانه برنج در همین بازه زمانی از 44 کیلوگرم به 35 کیلوگرم کاهش داشته است و به عبارت دیگر در سال 1400، مصرف سرانه برنج 0.8 سال 1390 بوده است. کالاهای خوراکی که ارتباط مستقیم با معیشت افراد دارند از افزایش قیمت بسیار شدیدتری در فاصله سالهای 1393 تا 1400 برخوردار بوده اند. نرخ طلاق به ازدواج در دهه 1390 بیش از دو برابر شده است و همواره روندی افزایشی طی کرده است. سهم هزینه های فرهنگی به هزینه کل در سبد مصرفی خانوارهای شهری در سال 1398 نسبت به 1390، 0.7 و سهم هزینه های تفریح و سرگرمی 0.76 شده است که هر دو کاهش نشان می دهد. در سال 1399 به نسبت سال نخست برنامه ششم توسعه مجموعا 369174 کیلوگرم مواد مخدر و روانگردان بیشتر کشف شده است. مجموعه موارد فوق نا به سامان شدن متغیرهای مرتبط با سلامت روانی جامعه را نشان می دهد. روند متغیرهای مرتبط با توزیع درآمد نیز، بهبود پایداری نشان نمی دهد و در مواردی که ضریب جینی کاهش یافته است تنها به یک یا نهایتا دو سال محدود شده و بعد مجددا افزایش یافته است. این مساله می تواند یکی از دلایل ایجاد سرخوردگی در قشر زیادی از جمعیت خصوصا جوانان باشد. رشد اقتصادی (با و بدون نفت) در سالهای دهه 1390 متاثر از وابستگی ساختار تولید اقتصاد ایران به ارز و نیز همه گیری کووید 19 و تحریم تغییر کرده است. در فاصله سالهای 1392 تا 1396 که ارزش پول ملی در اقتصاد ثبات نسبی داشته، بیماری کرونا آغاز نشده و کشور همچنان از تبعات ثبات ناشی از توافقات بین المللی بهرهمند بوده است، رشد اقتصادی از وضعیت نامناسب ناشی از شوک ارزی سالهای ابتدایی دهه 1390 خارج شده و مثبت میشود؛ به طوریکه رقم 13.9 درصد را نیز در سال 1395 تجربه می کند (رشد اقتصادی بدون نفت تا 9.3 درصد بالا میرود). پس از آن و همزمان با افزایش نزدیک به 10 برابری نرخ ارز، خروج آمریکا از توافق نامه برجام و همهگیری کووید 19 مجددا تولید کاهش می یابد و پس از دو دوره نرخ رشد منفی، مجددا مسیر بهبود از سال 1399 آغاز میشود. مجموعه این موارد آسیب پذیری ساختار تولید در اقتصاد ایران را نسبت به ارزش پول و موقعیت بین المللی کشور نشان می دهد. همچنین در بخش شاخص محیط کسب و کار، که نشان دهنده سهولت و مناسب بودن شرایط هر کشور برای انجام فعالیتهای اقتصادی و تجاری است، وضعیت سال 1400 بدتر از سال 1396 بوده و در سالهای 1397 و 1398، حتی به بیش از رقم 6 رسیده است.
آمارهای بخش آب، تغییر اقلیم، هوا، خاک و پسماند نگرانی های بحران منابع طبیعی در ایران را تایید می کنند و محورها، مولفه ها و شاخص هاي عملكرد محيط زيست در حوزه تنوع زيستی نیز بر ریسک فروپاشی اکوسیستم و از دست دادن تنوع زیستی صحه می گذارند.
بنابراین از مجموع بررسی آماری صورت گرفته این گونه نتیجه گیری میشود که ریسک های شناسایی شده برای اقتصاد ایران معتبر بوده و اتخاذ سیاست های صحیح برای کاهش اثرات آنها بر اقتصاد ضروری است. همچنین دو نگرانی دیگری که در گزارش مجمع جهانی اقتصاد به آنها اشاره نشده است اما طبق روندهای موجود مطرح می باشند، افزایش بی رویه سطح عمومی قیمتها و افت رابطه مبادله می باشند.
هفتخان اقتصاد
در این مقال میخواهم از آخرین و مهمترین فرصت باقی مانده برای اقتصاد ایران سخن بگویم. بدون اغراق 1400 تنها فرصت اقتصاد ایران است که دولت سیزدهم باید با درایت در آن گام بردارد که اگر غیر از این باشد، به بیراههای خواهد رفت که حتی تصور آیندهاش غیرقابل باور است.
اقتصاد ایران بیش از پنج دهه است که به صورت دورهای با تورم افسارگسیخته، رکود اقتصادی، نرخ نزولی اشتغالزایی و گسترش فقر و نابرابری مواجه بوده است. در تمام این سالها نیز با کمال تاسف سیاستگذاران اقتصادی با اتخاذ سیاستهای مٌسکن گونه نتوانستند جهت نمودار توسعه اقتصادی را تغییر دهند. همواره علاج ریشهای این بیمار در حال احتضار به آینده نامشخص موکول شده است. به همین دلیل در ده سال اخیر شیب این نمودار به سمت پایین سرعت گرفته است. در نهایت هم میبینم کاهش رشد اقتصادی، افزایش تورم، کاهش درآمد سرانه خانوارها به وقوع پیوسته است. گذشته از کسری بودجه مزمن دولت، کاهش سهم ما از اقتصاد جهانی، رشد نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و هزاران چالش دیگر که هر کدام دنیایی دارند.
اما برون رفت از این کوه بحران، نیازمند اصلاحات اساسی در سیاستگذاریها و ساختارها است. بنابراین دولت برای ساماندهی چالشهای اقتصادی باید اولویتبندی داشته باشد. در این راستا هفت گام اساسی وجود دارد که اگر دولت به آنها بپردازد، میتواند مانند یک دومینو سایر مسائل را نیز سامان دهد. بیشک حل تمام مشکلات رسوب شده در اقتصاد ایران ظرف مدت چهار سال نیز میسر نخواهد بود ولی استمرار در اجرای درست اهداف مطرح شده، ما را در ده سال آتی به نقطه مطلوب میرساند.
فراسوی کروناویروس: مسیری به سوی دوره عادی بعدی
ناشر: شرکت مکنزی- تاریخ انتشار: مارس 2020
کرونا ویروس نه تنها یک بحران سلامت با ابعادی عظیم است، بلکه یک بازسازی قریبالوقوع در نظم اقتصادی جهان پدید می آورد. در این نوشتار به نحوۀ هدایت پیشامدهای آتی از سوی رهبران کشورها پرداخته میشود.
«بقا در کوتاه مدت تنها برنامه ای است که برخی سازمانها دارند. برخی دیگر در هاله ای از ابهام قرار دارند و به این فکر می اندیشند که پس از این بحران و بازگشت به وضع عادی چگونه جایگاه خود را تثبیت کنند. سؤال این است که وضع عادی چگونه خواهد بود؟ از آنجا که هیچ کس قادر نیست بگوید بحران موجود تا کی داوم خواهد داشت، آنچه پس از بحران با آن روبرو خواهیم شد، شباهت چندانی با وضعیت عادی در سالهای اخیر نخواهد داشت».
سخنان فوق 11 سال پیش در بحبوحۀ بحران مالی توسط یکی از همکاران ما یان دیویس نوشته شده است. امروز نه تنها این حرفها دوباره واقعیت پیدا کرده اند، بلکه آنچه جهان امروز با آن روبرو شده، به مراتب دشوارتر هست.
هر روز بیش از پیش معلوم میشود که دوران ما به طور اساسی به دو برهه تقسیم خواهد شد؛ دوران پیش از کووید 19 و دورۀ عادی جدید که در روزگار پسا-ویروسی شکل خواهد گرفت: که در اینجا از آن با عنوان «دورۀ عادی بعدی» یاد میشود. در این وضعیت بی سابقۀ جدید ما شاهد یک بازسازی قابل توجه در نظم اقتصادی و اجتماعی جهانی خواهیم بود که کسب و کار و جامعه در آن عملکردی سنتی داشته اند. و در آیندۀ نزدیک شاهد آغاز بحث و جدل هایی در این خصوص خواهیم بود که دورۀ عادی بعدی چه پیامدهایی با خود دارد و با آنچه زندگی های ما را در گذشته شکل داده است، چه تفاوتی خواهد داشت.
در اینجا تلاش میشود به این پرسش که در میان رهبران جوامع و بخشهای خصوصی و دولتی مطرح است، پاسخ داده شود: حال که تمامی معیارها و فرضیات سنتی ما ناکارآمد نشان داده اند، برای خروج از این بحران چه باید کرد؟ به عبارت دیگر، حالا وقت آن است که به پرسشی که روزگاری بسیاری از ما از پدربزرگ مادربزرگهای خود می پرسیدیم پاسخ دهیم: شما در زمان جنگ چه می کردید؟
پاسخ ما به این پرسش در پیش گرفتن روشی پنج مرحله ای خواهد بود که ما را از این روزهای بحران به وضعیتی عادی که پس از پیروزی در نبرد علیه ویروس کرونا شکل خواهد گرفت، هدایت می کند. این پنج مرحله عبارتند از: تصمیم گیری، تاب آوری، بازگشت، تصویرسازی دوباره و اصلاح.
طول هر مرحله بر اساس مقتضیات جغرافیایی و صنعتی متفاوت خواهد بود و نهادها ممکن است همزمان ناگزیر در چند مرحله فعالیت داشته باشند. امروز بر روی سایت مکنزی گروهی از همکاران اقدام به انتشار مقاله ای با عنوان «صیانت از زندگی و معیشت ما: وظیفه زمان ما» کردند که در آن روی ضرورت چارهجویی در حال حاضر برای این ویروس و برای اقتصاد تأکید می کند و به این ترتیب تصویرسازی دوبارۀ آینده، یعنی دوران بعد از همه گیری، را به عنوان اولویت توجه ما تعیین می کند.
به طور کلی این پنج مرحله اولویت زمانۀ ما را نشان می دهند: یعنی اگر می خواهیم راهی معقول به لحاظ اقتصادی و اجتماعی برای رسیدن به آیندۀ عادی پیدا کنیم، مبارزه با کووید- 19 اولویت اولی است که رهبران جوامع در حال حاضر باید برای پیروزی در آن تلاش کنند....
ویروس کرونا چه معنایی برای اقتصاد جهانی می تواند داشته باشد
هاروارد بیزینس ریویو بررسی می کند: ویروس کرونا چه معنایی برای اقتصاد جهانی می تواند داشته باشد
نشریه کسب وکار هاروارد بیزینس ریویو در مقاله 3 مارس 2020 خود تلاش دارد تا به برخی از پرسش های فعالان اقتصادی در خصوص اقتصاد در دوران کرونا و بحران های ناشی از آن پاسخ دهد. سئوالاتی نظیر: "آیا شکست بازار واقعاً رکود اقتصادی را در پی خواهد داشت؟ رکود اقتصادی ناشی از کووید 19 چقدر جدی خواهد بود؟ سناریوهای محتمل برای رشد و بازیابی پس از بحران چیست؟ آیا بحران تأثیر ساختاری پایداری از خود به جا خواهد گذاشت؟" مواردی است که به تفصیل مورد بررسی قرار می گیرد. در پایان گزارش بر اساس اطلاعات موجود از بازارهای مالی و تجربه شوک های اقتصادی مشابه توصیه های سیاستی به فعالان کسب و کار برای مدیریت بنگاه ارائه می شود.