يكي از بزرگترين چالشهاي روبروي جامعه بشري در دهههاي اخیر، مسئله امنیت و سلامت غذاي جمیعت رو به رشد دنیا است.
بحران جمعیت از يک سو و محدوديت منابع اولیه تولید از سوي ديگر، منجر به حركت كشاورزي سنتي به سمت كشاورزي صنعتي و ظهور انقلاب سبز از دهه ۱۹۵۰ میلادي گرديد. اين انقلاب در كشاورزي با ورود فناوري هايي نظیر نهاده هاي شیمیايي، ارقام پربازده، روش هاي نوين آبیاري و ماشین آلات و ... همراه بوده است. انقلاب سبز شامل سه بعد اساسي بوده است: تكنولوژي شیمیايي (شامل كود، سموم دفع آفات و...)، بیولوژيكي (تغییرات ژنتیكي و تولید محصولات تراريخته) و مكانیكي (ماشین آلات و تجهیزات كشاورزي و دامداری.) تكنولوژي شیمیايي بطور وسیعي در خدمت بخش كشاورزي قرار گرفته است و به علت ناآگاهي كشاورزان از عواقب ناشي از استفاده بي رويه كودهاي شیمیايي، فرايند تولید با مشكلات و بحرانهاي جديدي مواجه شد كه تبعات آن خیلي بیشتر و حادتر از شرايط عدم دسترسي به اين گونه فناوري ها بوده است .
يكي از اساسي ترين بحران هاي حاصل از ورود نهاده هاي شیمیايي به بخش كشاورزي، به خطر افتادن سلامت جامعه به دنبال وجود باقیمانده كودهاي شیمیايي، سموم و موادي از اين دست در غذاي مورد استفاده است. بقاياي اين مواد شیمیايي پس از ورود به بدن مي توانند موجب بروز مشكلاتي از جمله نقص هاي مادرزادي، اختلال در باروري، تغییر در سرعت متابولیسم، اختلال در سیستم غدد داخلي، ضعف عضلاني، كاهش حافظه، آسیب به سیستم عصبي، كاهش كارايي سیستم ايمني بدن و سرطان شوند. درمان اين بیماري هاي روزافزون از طريق تقويت توان بیمارستان ها، ايجاد مراكز درماني جديد، تأمین داروها و تجهیزات مورد نیاز و ... سالانه هزينه هاي هنگفتي را بر دوش دولت ها تحمیل مي كند.