ناشر: بلومبرگ بیزنسویک - تاریخ انتشار: 30 مارس 2020
در دوران مبارزه با ویروس کرونا تجارت دچار وقفه شده است. در اینجا راههایی برای کمک به شرکتها برای بقا در دوران اپیدمی ارائه میشود.
ما در اقتصاد سوگند بقراط نداریم که بگوید: نخست از آسیب زدن پرهیز کنید. اگر چنین سوگندنامه ای وجود داشت، باید گفت رهبران دنیا در حال زیر پا گذاشتن آن به شکلی جدی هستند. آنها با هدف مقدس نجات جان انسانها به طور عمد در حال نیمه جان کردن اقتصاد جهانی هستند. برنامه از این قرار است که فعالیت اقتصادی را برای چند هفته یا چند ماه به حالت حیات معلق درآورند تا از بدترین وضعیت شیوع کووید 19 عبور کرده و سپس بیمار (اقتصاد جهانی) را دوباره احیا کنند. آیا این کار ضروری است؟ احتمالاً بله. خطرناک است؟ بدون تردید بله.
از آنجا که چنین کاری با این وسعت تا کنون صورت نگرفته است، لذا ریش سفیدی هم وجود ندارد که ما را در این راه راهنمایی کند. بنابراین، قرار است همان طور که پیش میرویم برنامهریزی کنیم و در مواجهه با واقعیات جدید با آزمون و خطا برنامه را اصلاح کنیم. چنان که دکترها مات و مبهوت باید انتخاب کنند کدام بیمارها باید نجات داده شوند و کدام یک باید رها شوند، ما نیز باید در خصوص این که کدام بخش ها، کدام شرکتها و کدام کارگران برای نجات اولویت یا شایستگی دارند، تصمیم بگیریم.
و نهایتاً ناگزیر خواهیم بود بین نجات جان انسانها و نجات معیشت افراد، دست به انتخابی دردناک بزنیم. هرچه افراد بیشتری از طریق ایجاد محدودیت های سفت و سخت از شر ویروس کرونا نجات داده شوند، به همان نسبت معیشت های بیشتری آسیب می بینند که در برخی موارد این آسیب قابل ترمیم نخواهد بود. رئیسجمهور ترامپ در تاریخ 24 مارس سال جاری اظهار داشت که تمایل دارد اقتصاد ایالات متحده «باز بماند و آماده برای شروع دوباره از عید پاک باشد» که مصادف با 12 آوریل است. به هر حال، هر چه ما در مورد قرنطینه کردن و فاصلهگذاری اجتماعی آسانتر بگیریم تا اقتصاد بتواند نفس بکشد، نفس بیماران بیشتری توسط این بیماری ترسناک گرفته خواهد شد. مارتین آیخنباوم از دانشگاه نورث وسترن[ و برخی دیگر از صاحبنظران در مقالۀ کاری جدیدی حساب کردهاند که در مقایسه با دست روی دست گذاشتنِ کامل، ایالات متحده می تواند از طریق اقدامات محدود کنندۀ جدی، جان 500 هزار نفر را نجات دهد -اما این کار به قیمت از دست رفتن 10 درصد بازده اقتصادی کشور در سال 2020 تمام خواهد شد. تردیدی نیست که این مسئله چندان خوشایند نخواهد بود.
در اینجا سیاست گذارانی که به نمایندگی از ما تصمیم می گیرند، باید یک اصل را مد نظر قرار دهند: اگر شما ناگزیر باید به اقتصاد آسیب وارد کنید، لطفا طوری باشد که قابلیت برگشت پذیری داشته باشد. آسیب وارد کنید، اما آن را نکشید. آن را خم کنید، اما نشکنید.
توقف ناگهانی می تواند صدها هزار کسب و کار کوچک و متوسط را از میدان به در کند -یعنی ورشکستگی. برخی به سرعت دوباره کمر راست خواهند کرد که خیلی خوب است. اما در بسیاری از موارد، این مشکل همیشگی خواهد بود....