پیشگفتار
رشد جمعیت طی دهههای گذشته متناسب با رشد سایر بخشهای تولیدی و رفاهی کشور نبوده است و همین عامل سبب گردیده که محدودیتها و تنگناهایی در سایر بخشها بهخصوص منابع آب و تأمین غذا بهوجود آید. بهطوریکه سرانه آب تجدیدپذیر کشور نسبت به سال 1300 شمسی به حدود یک هفتم کاهش یافته است.
متأسفانه علیرغم وجود ظرفیتهای بالقوه ارزشمند در بخش کشاورزی، عملکرد و تولید محصولات بهازای سطح کاشت و میزان آب مصرفی بسیار پایین است. کشاورزی نه تنها در اراضی دیم به واسطه بارش کم و نامنظم، بلکه حتی در اراضی آبی و مجهز به شبکههای مدرن آبیاری، عملکرد قابل قبولی در مقایسه با سایر کشورهای پیشرو ندارد. این در حالی است که بقای کشاورزی ایران به شدت به آب آبیاری وابسته است (بهطوریکه حدود 90 درصد کل تولیدات کشاورزی در کشور از اراضی فاریاب تأمین میگردد) و چنانچه بحران و کمبود منابع آب در آینده و تأثیر آن بر توسعه کشاورزی کشور را در نظر بگیریم، با روند کنونی، بخش کشاورزی با آسیبهای بیشتری مواجه خواهد شد.
یکی از مهمترین و مؤثرترین راهکارهای مقابله با بحران آب، افزایش همزمان کارآیی آبیاری بههمراه تخصیص بهینه مقدار آب مصرفی و به عبارت دیگر افزایش «بهرهوری آب» در بخش کشاورزی است. این مهم در حفظ و ارتقای شرایط کسب و کار کشاورزان به عنوان قشر مولد کشور نیز مورد تأکید جدی است و ضروری است که این موضوع بهعنوان یک عامل مؤثر در برنامهریزیها و تصمیمسازیهای آتی کشور مدنظر قرار گیرد.
شناخت مفاهیم پایه در زمینه بهرهوری آب، اهمیت بالایی در شناخت صحیح وضع موجود و فرصتهای بهبود دارد. در این گزارش روابط مربوط به انواع شاخصهای بهرهوری آب فیزیکی، اقتصادی، محیطزیستی- اجتماعی، محاسبه و روشهای تحلیل این شاخصها، بهعلاوه اطلاعات مورد نیاز جهت برآورد آنها بررسی و ارائه شده است.