خلاصه مدیریتی
مهمترین ایرادی که به طرفداران اعمال مالیات بر سود سپردههای بانکی وارد است عدم در نظر گرفتن تاثیر اعمال این سیاست بر کل اقتصاد و تمرکز آنان بر افزایش پایه مالیاتی است. اقتصاد ایران در برهه کنونی بیش از هر مقطع دیگری نیازمند تصمیمات هماهنگ، درنظر گرفتن محدودیتها در استفاده از ابزارها و پیش بینی آثار و پیامدهای بهرهگیری از هر ابزار اقتصادی است. با وجود این اهمیت، به نظر میرسد برخی از نهادهای اقتصادی دولت برای جبران کسری بودجه و یافتن منابع درآمدی بیشتر، بر آن هستند تا سیاستهای مالیاتی اعمال کنند که با هدف تحریک تقاضا و کاهش فشار بر سیستم بانکی و رونق اقتصادی از طریق کاهش نرخ سود بانکی در تناقض است. اگر وزارت اقتصاد هم معتقد به کاهش نرخ سود بانکی است، درك این موضوع ساده است که با أخذ مالیات از سود سپردههای بانکی، نرخ سود افزایش مییابد. تصمیم به اجرای آن در شرایط تنگنای نقدینگی بانکها، میتواند نابسامانی دور از انتظاری در بازار پولی فراهم بیاورد.
با توجه به شرایط کنونی نظام پولی و بانکی کشور، وجود موسسات اعتباری بدون مجوز بانک مرکزی، ناتوانی بانک مرکزی در نظارت بر این موسسات و عدم شفافیت سیستم تجهیز و تخصیص آنها، اعمال مالیات بر سود سپردههای سیستم بانکی موجب انتقال حجم عظیمیاز سپردهها به سمت موسسات اعتباری (که بانک مرکزی نظارتی بر آنان ندارد) میگردد. این مساله موجب ورشکستگی بسیاری از بانکها (که تحت نظارت بانک مرکزی قرار دارند) و افزایش نرخ سود سپردهها و تسهیلات میگردد. این افزایش نرخ سود موجب کاهش حجم سرمایهگذاری میگردد که این خود موجب کاهش تولید داخلی میشود. کاهش تولید داخلی با افزایش قیمتها همراه خواهد شد و این افزایش قیمتها کاهش نرخ دستمزد حقیقی را موجب میگردد. کاهش دستمزدهای حقیقی موجب کاهش تولید و این کاهش تولید کاهش سرمایهگذاری را به همراه دارد. که این چرخه به دور باطل رکود معروف است. نتایج تجربی نشان می دهد که تقاضای تسهیلات نسبت به نرخ سود دارای کشش بیشتری در مقایسه با عرضه سپرده نسبت به نرخ سود می باشد. همچنین با فرض یک واحد مالیات بر سود سپرده بانکی، زیان رفاهی ناشی از اخذ مالیات برتبر بت 3137 میلیارد ریال و درآمد دولت به میزان 19076 میلیارد ریال برآورد می گردد. در حالی که بار مالیاتی سپرده گذار 0.97 و بار مالیاتی متقاضی تسهیلات تنها 0.03 از یک واحد مالیات بر سود سپرده خواهد بود. اما سرمایه گذاری دولتی تاثیر منفی بر سرمایه گذاری بخش خصوصی دارد که نشان می دهد دولت با اخذ مالیات بر سود سپرده (که موجب محدودیت اعتبارات برای بخش خصوصی می گردد) و افزایش مخارج دولت از این طریق، جایگزین بخش خصوصی می گردد. لذا پیشنهاد میگردد سیاست گزاران ابتدا به اصلاح نظام پولی و بانکی و افزایش نظارت بانک مرکزی بر این سیستم بپردازند.