ورود

ورود به بخش ارسال محتوا

نام کاربری *
رمز عبور *
به خاطر سپردن من
شنبه, 07 اسفند 1400 ساعت 10:46

بازار فولاد ایران و جهان

سه شنبه, 03 اسفند 1400 ساعت 12:30

کشت فراسرزمینی و امنیت غذایی

یکی از مولفه های اصلی تعیین کننده توسعه یافتگی در کشورها، تولید ناخالص داخلی آنها می باشد. كل ارزش ريالي محصولات نهايي توليدشده توسط واحدهاي اقتصادي مقيم كشور در دوره زماني معين ( سالانه يا فصلي ) را توليد ناخالص داخلي مي‌نامند. بر اساس این مولفه میزان رشد اقتصادی کشورها تعیین و در گزارشات صندوق بین‌المللی پول کشورها رتبه بندی می گردند. بر اساس آخرین آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، ارزش محصول ناخالص داخلی استان فارس به قیمت ثابت سال پایه (1390)در سال 1399، حدود 343،699 میلیارد ريال بوده است بوده است که 4.8 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل می دهد.
سهم بخشهای مختلف اقتصادی از ارزش افزوده فارس در بخش کشاورزی 10 درصد، بخش خدمات 51.5 درصد، بخش صنعت، تامین برق، گاز، بخار و تهویه هوا، آبرسانی، مدیریت پسماند، فاضلاب و فعالیت‌های تصفیه31 درصد، استخراج معدن 3 درصد، ساختمان 4.5درصد بوده است. • سهم ارزش افزوده بخش خدمات از کل تولید ناخالص داخلی استان فارس از 43.7 درصد در سال 1390 به حدود 51.5 درصد در سال 1399 رسیده است. سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی از کل تولید ناخالص داخلی استان فارس از 9.6 درصد در سال 1390 به 10 درصد در سال 1399 رسیده است. سهم ارزش افزوده بخش صنعت، معدن، ساختمان و انرژی از کل تولید ناخالص داخلی استان فارس از 46 درصد در سال 1390 به 31درصد در سال 1399 رسیده است.

نیروی کار به عنوان بخش مولد در اقتصاد کشور نقش تعیین کننده ای در میزان توسعه یافتگی دارد. هر چه نرخ اشتغال و مشارکت اقتصادی نیروی کار بالاتر باشد بهره گیری از ظرفیت آنها به عنوان یکی از بازوهای عوامل تولید بیشتر خواهد بود. استخراج آمار اشتغال غیررسمی در کشور می تواند ابزاری مهم در سیاست گذاری ها و تصمیم سازی های حوزه سیاست بازار کار باشد. در سال 1399 تعداد جمعیت شاغل 15 ساله و بیشتر با کاهش 4.1 درصد به 23,263 هزار نفر رسیده است. به همین میزان جمعیت شاغل در بخش رسمی ، غیررسمی و خانوار نیز کاهش یافته است. با تشدید بیماری کرونا در سال 1399، نزدیک به 2 میلیون نفر از بازار کار خارج شدند و در زمره جمعیت غیرفعال قرار گرفتند که سهم زنان بیشتر از مردان بوده است. سهم استان فارس از جمعیت شاغل 15 ساله و بیشتر معادل 5.72 درصد می باشد. از تعداد 1،332،417 نفر شاغل در استان، 661,384 نفر (49.6 درصد ) اشتغال رسمی و 671,033 نفر (50.3 درصد) اشتغال غیررسمی داشته اند. اشتغال غیررسمی و فقر رابطه­ای دو سویه دارند. افراد به دلیل فقیر بودن به اشتغال غیررسمی روی می­آورند یا به دلیل این­که اشتغال غیررسمی را انتخاب کردند فقر را تجربه می­کنند.

دوشنبه, 02 اسفند 1400 ساعت 11:40

چشم انداز اقتصاد جهانی:سه ماهه چهارم 2021

بارگذاری توسط :

چشم انداز اقتصاد جهانی برای سال 2021 از اواسط این سال به طور متوسط بدتر شده است اما با پیش بینی های بهبود برای سال 2022 اندکی کمی خوش بینانه تر شده است. اکنون پیش بینی می شود تولید ناخالص داخلی واقعی جهانی تا اواخر سال 2021 به میزان 5.7 درصد (0.2 درصد بهبود نسبت به پیش بینی جولای 2021) و برای سال 2022 در حدود 4.8 درصد افزایش یابد. از اکتبر ٢٠٢١، نرخ واکسیناسیون در اقتصادهای پیشرفته بزرگ حدود ۵۵ تا ٧۵ درصد بوده است. انتظار می‌رود که دستیابی به نرخ واکسیناسیون ۷۰ تا ۸۰ درصدی جمعیت، در ترکیب با نرخ واکسیناسیون حدود ۹۰ درصد در میان گروه‌های آسیب‌پذیرتر، مانند افراد مسن، به اقتصادهای پیشرفته اجازه دهد تا کووید-۱۹ را تنها با محدودیت‌های خفیف تا بهار ۲۰۲۲ کنترل کنند. در سناریوی خوشبینانه بهبود اقتصاد جهانی، رشد تولید ناخالص داخلی واقعی جهانی ۶.٢-٧.٢ درصد در سال ٢٠٢٢ خواهد بود که با احتمال ٢ تا ۶ درصد اتفاق می افتد. عامل اصلی ریسک منفی جهانی، ظهور گونه های جدید عفونی یا مقاوم به واکسن ویروس است. در سناریوی بدبینانه، گسترش جهش‌های ویروس کووید-١٩ عفونی‌تر و مقاوم‌تر به واکسن منجر به قرنطینه‌های مجدد و اقدامات فاصله‌گذاری اجتماعی قوی‌تر می‌شود. در اقتصادهای پیشرفته، نرخ واکسیناسیون کافی برای کنترل همه گیری فقط در پایان سال ٢٠٢٢ یا اوایل سال ٢٠٢٣ به دست می آید. در سناریوی بدبینانه، رشد تولید ناخالص داخلی واقعی جهانی در محدوده ٠.٧- تا ٠.٨ درصد در سال ٢٠٢٢ کاهش می یابد. این سناریو با احتمال ١٨ تا ٢٨ درصد رخ خواهد داد.

بهبود اقتصاد جهانی در بحبوحه یک بیماری همه گیر ادامه داشته و چالش های سیاستی منحصر به فردی را ایجاد می کند. واکسیناسیون در کاهش اثرات نامطلوب کووید 19 بر سلامتی مؤثر بوده است. با این حال، دسترسی نابرابر به واکسن ها، تردید عده ای در اثرپذیری واکسن، و عفونت پذیری بیشتر، بسیاری از مردم را همچنان در معرض خطر قرار داده و عاملی برای ادامه همه گیری است. افزایش نرخ تورم و کاهش اشتغال و رشد اقتصادی مشخصه همه بازارها (پیشرفته، نوظهور و با درآمد پایین) بوده که بنا به شرایط اولیه کشورها پیش از همه گیری متفاوت می باشد.
بازار کار بصورت نابرابر در حال بهبودی است. اما این سرعت در بین اقتصادها و کارگران نابرابر است. اشتغال در سرتاسر جهان پایین تر از سطح قبل از همه‌ گیری باقی مانده است. در سمت عرضه بازار کار، مشارکت نیز به طرز نگران‌کننده  ای کمتر از قبل از همه‌گیری بوده و مشارکت کارگران با مهارت کمتر و زنان بیشتر کاهش یافته است. افزایش تورم تا حد زیادی منعکس کننده ترکیبی از عدم تطابق عرضه و تقاضا ناشی از بیماری همه گیر، افزایش قیمت کالاها، و تحولات مرتبط با سیاست های گذشته است. در برخی کشورها، کاهش نرخ ارز به افزایش قیمت کالاهای وارداتی کمک کرده است.
عدم قطعیت چشم انداز بهبود اقتصاد جهانی را تهدید کرده که این بهبود تحت تاثیر مولفه های منفی و مثبت است. مولفه های منفی شامل ظهور گونه‌های قابل انتقال و کشنده‌تر ویروس کرونا، عدم تطابق بیشتر عرضه و تقاضا و فشار قیمت ها و عادی‌سازی سیاست های پولی سریع تر از حد انتظار، نوسانات بازار مالی، ناآرامی اجتماعی بزرگ تر، شوک های اقلیمی نامطلوب تر، حملات سایبری و تشدید تنش های تجاری و فناوری می باشد. تولید و توزیع سریعتر واکسن و جهش رشد بهره‌وری از جمله مولفه های مثبت چشم انداز بهبود اقتصاد جهانی است. همچنین آماده سازی و سرمایه گذاری برای اقتصاد بلندمدت پس از همه¬ گیری از طریق تسهیل فرصت‌های رشد جدید در مسیر اقتصاد سبز و از طریق دیجیتالی‌سازی، معکوس کردن موانع انباشت سرمایه انسانی، کاهش نابرابری و پرداختن به مازاد بدهی های دولتی امکان پذیر است.

در این مقاله با توجه به دو صنعت مواد شیمیایی و صنعت فرآوری مواد غذایی و آشامیدنی و ارتباط آن با محیط زیست در نظر گرفته شده است و داده‌های بیش از 1500 شرکت در مورد مصرف آب و انتشار کربن مرتبط با خرید برق آنها در سال 2019 تجزیه و تحلیل شده و سپس دو صنعت مورد بررسی قرار گرفته اند.
دو عامل در سطح تحلیل برای هر دو صنعت برجسته شد. اولین عامل، میزان کربن ناشی از برق خریداری شده از شبکه برق است. این به طور قابل توجهی در بین مناطق متفاوت است. عامل دوم میزان تنش آبی در مکان هایی است که یک کسب و کار در آن فعالیت می کند که از منطقه ای به منطقه دیگر نیز متفاوت است. برای شرکت‌های شیمیایی موجود در مجموعه داده‌ها، 40 درصد خرید انرژی در مناطقی با سطح تنش آبی متوسط رو به بالا یا بالاتر انجام می‌شود، در حالی که این میزان برای شرکت‌های فرآوری مواد غذایی و آشامیدنی 25 درصد است.
در این مقاله، نشان داده میشود که چگونه در نظر گرفتن این عوامل با هم می‌تواند به مدیران کمک کند تا در صورت امکان، مزایای مصرف بهینه منابع آب و کاهش انتشارکربن ناشی از تغییر به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر را به حداکثر برسانند.

صفحه36 از86

تعداد کل مطالب: 1199

تعداد مطالب يک هفته گذشته: 0

تعداد مطالب امروز: 0
Don't have an account yet? Register Now!

Sign in to your account